>>موسوی و پایان بالماسکه سیاسی

موسوی و اطرافیانش در این بالماسکه سیاسی، "تز فشار از پایین، چانه زنی از بالای " دوران خاتمی را تبدیل "به فشار از بیرون و چانه زنی از درون " کرده‌اند. 

 

به گزارش فارس ،جریان کاندیداتوری موسوی، شکست در انتخابات، حوادث بعد از انتخابات، عاشورای 88 و نقطه پایان آن که بیانیه شماره 17 وی می باشد، بیشتر شبیه یک بالماسکه سیاسی است، بالماسکه‌ای که موسوی و اطرافیانش با ماسک هایی از اسم ها، شعارها، نمادها و ارزش‌های انقلاب، امام راحل (ره) را بر چهره های خود نهادند و سعی دارند که مردم را از راه انقلاب بازگردانند. در قرآن کریم آمده است که کفار راه مردم را به سوی خدا سد می کنند(یصدون عن سبیل الله) و منافقان مردم را از راه خدا باز می گردانند، به عبارتی نفاق، کفر مرکب است، کفری که ماسک ایمان بر چهره دارد. البته موسوی خود نیز این مسئله را به طور ضمنی تأیید می کند آنجا که وی از خود و اطرافیانش به ژانوس (الهه رومی که البته موسوی به اشتباه آنرا یونانی می خواند) تعبیر می کند که تمایل دارد ارزش های مختلف را با هم ترکیب کند، حتی حق و باطل را نیز بهم می آمیزد تا امر را مشتبه سازد!!! ژانوس در ادبیات به معنی دورو، دغل کار و فریب کار است که البته موسوی سعی می کند خود را رند به معنی عرفانی نشان دهد! ژانوس الهه پندار مادی است که دو چهره دارد و در اساطیر روم با عناوین مختلفی از وی سخن به میان آمد و به عنوان الهه گذشته و آینده، صلح و جنگ و در ادبیات کتب عهد عتیق به معنی "مانند قو آرام و یا ویرانگر " بر شمرده می شود. یکی دیگر از معانی ژانوس، ژانواریوس، به معنای ژانویه است که البته آقای موسوی بداند که که می دانیم پس از به کار بردن این کد توسط ایشان، غرب اولتیماتوم تحریم های ایران را تا اول ژانویه قرار داد و البته خود موسوی نیز بیانیه شماره 17 خود را اول ژانویه و هم زمان با پایان اولتیماتوم غرب به جمهوری اسلامی ایران صادر کرد. موسوی و اطرافیانش در این بالماسکه سیاسی، "تز فشار از پایین، چانه زنی از بالای " دوران خاتمی را تبدیل "به فشار از بیرون و چانه زنی از درون " کرده اند تا بدین وسیله نظام را بر سر دو راهی شمشیر و یا ذلت قرار دهند و البته عاشورائیان نشان دادند که شعار همان است که امام حسین (ع) گفت: "هیهات من الذلة ". بالماسکه سیاسی موسوی، همسرش و حواریون آنان نشان داد که پروژه ی آژاکس 2 ( نمایشنامه سوفوکل) که تا انتخابات کلید خورده بود، با شکست در انتخابات، سر از پروژه مده آ (نمایشنامه اوریپید) در آورد. آقای موسوی به اصطلاح هنرمند و الهه مادی پندار، بداند که می دانیم نمی تواند نقش رمولوس کبیر را ایفا نماید، نقشی که به همت هنربازان طرفدارش در تئاتر شهر تهران به صحنه رفت تا القا نماید رمولوس اشتباه نمی کند و در پایان همه می فهمند که او درست عمل کرده و حکومت کنفدراسیون را تشکیل می دهد (بخوانید همان طرح آشتی، وحدت و... ملی) و بنای رم جدید را می گذارد. و اما بالماسکه عاشورای یزیدیان از همه ی نمایشنامه های قبلی کمدی تر است. سناریوی "سوگ سیاوش " و در کنار آن بالماسکه "روز حسین " بخوانید "روز میر حسین "، زیرا کارگردان آن منظورش امام حسین (ع) نبود و همانطوریکه ناشیانه و شتابزده بر روی سن رفت، ناشیانه تر در روز عاشورا اجرا شد. به برکت روز عاشورا، کسانی که آمده بودند در بالماسکه "سوگ سیاوش " و "روز حسین "، که البته تبدیل به "شب میرحسین " شد حرمت عاشورا را بشکنند، خود شکستند. حضور حماسی مردم در راهپیمایی 9 دی ماه تمام بالماسکه سیاسی موسوی و اطرافیانش را برهم زد. بیانیه 17 که عقب نشینی از شعار تقلب و به رسمیت شناختن دولت است به سهم خواهی و خیال پردازی پرداخته است. موسوی، آمریکایی و یا انگلیسی نیست اما مانند رومولوس کبیر، شیر که گرگ خورده، از آنان تغذیه می کند. موسوی آمریکایی و انگلیسی نیست اما از هر دوی آنان بدتر است زیرا "منافقین از کفار نیز بدترند. " موسوی در حال حاضر دیگر مانند شمشیر کندی شده است که حتی از پشت هم نمی تواند بر بدن نظام جمهوری اسلامی فرو برود. به برکت عاشورا، ماسک های آنان از چهره هایشان کنار رفته و مردم زیر نقاب این منافقین فتنه افکن را بخوبی شناخته اند، کما اینکه برای اهل بصیرت، از رفتار و حرکات اینان نیز معلوم بود که چکاره اند. این مقال گفته شد تا موسوی و اطرافیانش بدانند که میدانیم. اما آمریکا و انگلیس هم بدانند که می دانیم در حوزه سیاست بین الملل نمی توانند تئاتر استراتژیک "پارسیان: تراژدی یک امپراطوری " را به عرصه سیاست واقعی ببرند و اجرا نماید. دیگر دوران آن گذشته است که این طواغیت بتوانند با الهه پندارهای مادی خود بر انسان مؤمن حق طلب و عاشورایی غلبه یابند. زیرا به گفته مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) که فرمودند: "خداوند به ما نشان داد که چگونه اراده الهی بر اراده طواغیت و الهه پندارهای مادی غلبه می کند و این موضوع بارها در جمهوری اسلامی تجربه شده است ". جریان موسوی دیگر یک جریان مرده است و فقط بحث ها در حال حاضر پیرامون چگونگی تشییع جنازه ی آن است. کسانی هم که در این میان با نامه نگاری خدمت رهبر انقلاب بیانیه شماره 17 موسوی را یک فرصت تلقی می نمایند بهتر است بدانند که این مرده دیگر قابل خوردن نیست. نویسنده:سعید کریمی