سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای                                                            حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای
سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای                                                            حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای

سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای

خبری سیاسی تحلیلی

>>بررسی یک پرونده سنگین قضایی:

گردن های باریک شده، گیس های کشیده شده!


قاضی محترم پرونده سنگین مهدی هاشمی که احتمالا دیشب در منزل شان نیز مجبور به ارائه توضیحات در باب اتخاذ تصمیم آزادی متهمی گردن کش با قید وثیقه بوده اند، همدردی می کنیم. دست مریزاد قاضی! واجب است اعتراف کنیم که برای ما قابل درک نیست میزان فشاری که از باب عدالت ورزی و رعایت مساوات به جنابعالی وارد می شود در حالی که می توانستید قید چنین دردسر بزرگی را بزنید و شانه خالی کنید به هزار و یک دلیل واهی و واقعی!


 به نقل از روزنامه وطن امروز ، سید علی ادیبان اینطور نوشت در مورد پرونده پیچیده و سنگین قضایی مهدی هاشمی چند جبهه مقابل یکدیگر صف آرایی کرده اند که نظام جمهوری اسلامی یک طرف جریان است. قوه قضائیه به نیابت از ملت و نظام در صف حق ایستاده و قطعا در این کارزار با مشکلاتی نیز روبروست. هر چند اجرای عدالتی هدفی بسیار بزرگ است و هزینه دادن در این راه به همان اندازه ارزشمند است. اما لازم است برای تحلیل چنین صحنه شلوغی اندکی دور اندیش باشیم.


1-یکی از سخت ترین و تلخ ترین رشته های دنیا بی شک قضاوت است. خشکی رشته حقوق به اندازه ای زیاد است که مهم ترین دغدغه شاغلین و مرتبطین با علوم قضایی حفظ سلامت باطن خود و در مرتبه دوم دور نگاه داشتن خانواده و نزدیکان از مخاطرات روحی- روانی چنین درگیری پرحجمی است. این یعنی با قاضی محترم پرونده سنگین مهدی هاشمی که احتمالا دیشب در منزل شان نیز مجبور به ارائه توضیحات در باب اتخاذ تصمیم آزادی متهمی گردن کش با قید وثیقه بوده اند، همدردی می کنیم. دست مریزاد قاضی! واجب است اعتراف کنیم که برای ما قابل درک نیست میزان فشاری که از باب عدالت ورزی و رعایت مساوات به جنابعالی وارد می شود در حالی که می توانستید قید چنین دردسر بزرگی را بزنید و شانه خالی کنید به هزار و یک دلیل واهی و واقعی!


2-یک لحظه گمان نکنید حزب اللهی جماعت چون مشتاق اجرای عدالت است فراموش می کند مفاد قانونی را در نظر بیاورد. درک می کنیم همان قانونی که ملاک حق است دست قاضی را باز گذاشته برای آزادی متهم بعد از سه ماه بازجویی سنگین با قید وثیقه ای قابل تامل و عقلایی. خصوصا این که با توجه به جاری بودن دیگر پرونده سنگین متهم در کانادا امکان فرار به خارج از کشور نیز برای وی متصور نیست. در داخل نیز خاندان به حمدالله به اندازه ای منزوی شده اند که نمی توانند تا نانوایی محل بدون محافظ و خدم و حشم از ترس مردم پیاده روی کنند پس حرفی نیست با مجری که در برابر انواع فشارها مقاومت کرده و به احتمال زیاد از بابت اعمال فشار بر مهره درشتی مثل پسر هاشمی رفسنجانی به کراماتی نیز دست یافته است! اجر شما با صاحب حق.


3-می رسیم بر سر مجری فشار! در مورد این که منشاء اعمال فشار در پرونده مهدی هاشمی با 13 اتهام بزرگ امنیتی و اقتصادی کجاست که شکی نیست. همان طور که در مورد سرخود بودن یا نبودن مهدی و فائزه و 70 فرقه برانداز دیگر که افسار سبز بر گردن داشته و دارند طبق اعترافات خود آقازاده در "نوار مکالمات افشا شده" شکی وجود ندارد. آن چه در این میان جالب توجه است هدف گروه فشار کذایی است. آیا هدف این است که مردم فراموش کنند مهدی و خاندان مکرم تا خرخره در منجلاب خود ساخته فرو رفته اند؟ نیت این است که شرایط به پیش از فتنه 88 یا اصلا به قبل از انتخابات 84 بازگردد؟ مراد فراموشی است یا برپایی کودنیسم سیاسی؟ و آیا اصلا بازگشت به تجربیات تلخ و شیرین دوران سازندگی یا اصلاحات بدون خواست مردم امکان پذیر است یا خیر؟حتی اگر واردات 75 میلیون چشم بند و دهان بند هوشمند با ارز دولتی در توان مجریان فشار بود باز هم امکان ماستمالیزه کردن پرونده ای با این حجم اطلاعات تا صد سال آینده وجود نداشت. مهدی در اوین باشد یا به قید وثیقه تا زمان برپایی دادگاه و تکمیل پرونده در خانه پدری حبس شود فرقی در تاریخ نگاری ایام فتنه و ثبت ملی دریوزگی آشکار وی بر در وزارت خارجه آمریکا برای افزایش تحریم ها یا تلاش برای سقوط دولت مردمی در کشور نخواهد داشت.


4-تلاش هاشمی رفسنجانی برای اعمال نفوذ در پرونده فرزندانش در حالی که "بچه های خود را مانند فرزندان مردم" و در یک سطح می خواند اندک آبرو و حیثیت باقی مانده از ذخیره بی بدیل گذشته اش را نیز در نظر ملت نابود کرد. همان طور که فراهم آوردن یک شبه وثیقه 10 میلیارد تومانی زمینه ساز بالا گرفتن حرف و حدیث ها پیرامون تخمین اندازه ثروت ظاهرا بی پایان این خاندان را مجددا فراهم ساخته است. واقعیت این است که هاشمی با فراموش کردن مصلحت به جهت "حب فرزند" یا احتمالا تلاش برای خواباندن بحث ها پیرامون اندازه تاثیر گذاری اش در فتنه 88 -به سبب لو رفتن فایل مکالمات کذایی- همه زحمات دوستداران و علاقمندان انقلابی و ضد انقلاب خود را به هدر داد و شخصا پروسه بی اعتباری پروژه " پسر نوح" را کلید زد.


5-آزادی مشروط مهدی در شرایطی که خانواده برای برون رفت از افتضاحات رسانه ای پسر شرورشان دست به دامان فائزه زندانی برای فضاسازی و ایجاد خط انحرافی خبری شده بودند قطعا برای حفظ سلامتی شکننده پدر و مادر بیمار وی مفید فایده خواهد بود. خصوصا این که شب یلدا در پیش است و به نظر نمی رسد آفتاب رو به زوال این خانواده با توجه به اندازه فضاحت پرونده های رو شده و نشده مهدی و سایرین طلوعی دیگر را انتظار بکشد.


6-در چنین شرایطی توصیه به ضد انقلاب که قدرت بانیان داخلی فتنه 88 را بی افول می پنداشتند نیز خالی از لطف نیست. در زندان های جمهوری اسلامی متاسفانه طبق اعترافات خود مهدی و فائزه هاشمی رفسنجانی نه از تجاوز خبری است و نه از شکنجه سیاه اما امیدی هم به قسر در رفتن از دستگاه عدل جمهوری اسلامی نیست. تحمل مکافات عمل شاید برای فرزندان هاشمی رفسنجانی با دیگران اندکی تفاوت داشته باشد اما قطعی و حتمی است. به قول معروف دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد! نظر انداختن به گردن باریک شده مهدی بعد از سه ماه تحمل زندان با وجود حمایت های پدر یا باخبر شدن از گیس کشی و دعوای شدید فائزه با سایر زندانیان در ایام "گذار به دموکراسی" (!) نشان از این دارد که زندان بر خلاف قمپز های فائزه اصلا جای خوبی برای مشق مبارزه و علم آموزی نیست.

 

خصوصا این که امکان تهیه وثیقه های میلیونی یا دلمه هفت رنگ یا سفارش غذا از رستوران هانی برای اغلب قریب به اتفاق خطاکاران وجود ندارد. قمپز میلیاردی در کردن بماند برای سران فتنه که اتفاقا از جنس مردم هم هستند! حال چه فایده که با وجود آزادی حتی تا دبی هم نمی توانند سفر کنند چون ترس از تجاوز در زندان های کانادا متاسفانه جدی است... خیلی خیلی جدی!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد