مقایسه انقلاب نارنجی اوکراین با کودتای سبز88 ایران
نکته قابل تامل در حوادث پس از انتخابات ایران، شباهتهای بسیار نزدیک این حوادث با انقلاب نارنجی سال 2004 اوکراین است که به نظر میرسد در کنار الگوبرداری از سایر انقلابهای رنگین مشابه، الگوی اصلی حوادث اخیر ایران، انقلاب نارنجی سال 2004 اوکراین بوده است. با پایان یافتن دوران ریاست جمهوری «کوچما» در سال 2004، رقابت برای تصدی کرسی ریاست جمهوری میان گروههای سیاسی اوکراین آغاز شد...
دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در فضایی کاملاً متفاوت از سایر دورههای برگزاری انتخابات طی 30 سال گذشته تاریخ جمهوری اسلامی برگزار شد.
شیوههای تبلیغات انتخاباتی حامیان کاندیدای مطرح دوم خرداد و حوادث و ناآرامیهای پس از آن در تهران و برخی شهرهای بزرگ کشور در اعتراض به نتایج بدست آمده از انتخابات، ناخودآگاه یادآور انقلابهای مخملی انجام شده چند سال گذشته در کشورهای باقیمانده از بلوک پیشین شرق، یعنی چکسلواکی در سال 1989، صربستان طی دو مرحله در سالهای ۱۹۹۷ و ۲۰۰۰، گرجستان در سال ۲۰۰۳، اوکراین در سال ۲۰۰۴ و قرقیزستان در سال ۲۰۰۵ است که طی آن هیات حاکمه این کشورها جای خود را به حکومتهای طرفدار غرب و ایالات متحده آمریکا دادند.
انقلاب رنگی یا مخملی چیست؟
انقلابهای «رنگین» یا «مخملی» به تحولات و دگرگونیهای سیاسی و برخوردهای منفی بدون خونریزی مردمی با حکومتهایی اطلاق میشود که میانه خوبی با غرب و در راس آن ایالات متحده ندارند و از نگاه غرب به عنوان حکومتهایی متعصب، دیکتاتور و خودرای شناخته میشوند. در تمامی این انقلابها، هدف روی کار آوردن دولت و اشخاصی است که گزینه مناسبی برای پیگیری اهداف غرب هستند.
با مطالعه و بررسی انقلابهای مخملی انجام شده در کشورهای مختلف، میتوان ویژگیهای مشترک آنها را به شرح زیر بیان کرد:
1- طرح شعارهای دفاع از دموکراسی و آزادی
2- متهم کردن دولت به فساد مالی و سیاسی و ناکارآمد جلوه دادن آن
3- سیاهنمایی و بحرانی جلوه دادن اوضاع کشور در حوزههای مختلف
4- مشخص کردن ایام انتخابات به عنوان فرصتی برای ایجاد تغییر و سازماندهی هواداران برای پیروزی با یک رنگ و نماد خاص
5- برخورداری مخالفین از حمایتهای مالی، سیاسی و تبلیغاتی غرب
6- اعلام زودهنگام پیروزی در انتخابات و متهم نمودن دولت به تقلب گسترده و اعتراض به نتیجه آن از سوی مخالفین
7- فراخوان مردم به مبارزه منفی و نافرمانی مدنی به صورت مسالمتآمیز با هدف ابطال انتخابات
8- دستیابی به قدرت سیاسی با پشتوانه اعتراضات مردمی و انجام تغییرات در حوزههای مختلف
ویژگیهای انقلاب نارنجی اوکراین
نکته قابل تامل در حوادث پس از انتخابات ایران، شباهتهای بسیار نزدیک این حوادث با انقلاب نارنجی سال 2004 اوکراین است که به نظر میرسد در کنار الگوبرداری از سایر انقلابهای رنگین مشابه، الگوی اصلی حوادث اخیر ایران، انقلاب نارنجی سال 2004 اوکراین بوده است.
با پایان یافتن دوران ریاست جمهوری «کوچما» در سال 2004، رقابت برای تصدی کرسی ریاست جمهوری میان گروههای سیاسی اوکراین آغاز شد.
کوچما که دیگر فرصتی برای شرکت مجدد در عرصه رقابتهای انتخاباتی نداشت، «ویکتور یانوکوویچ» نخستوزیر وقت اوکراین که تفکراتی موافق با دولت، شخص کوچما و در تضاد با غرب داشت، را به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود در انتخابات ریاستجمهوری معرفی کرد.
در جناح مقابل نیز کاندیدای اصلی اپوزیسیون مخالف دولت و مورد حمایت غرب یعنی «ویکتور یوشچنکو» که سابقه ریاست بانک مرکزی اوکراین را در سوابق کاری خود داشت، وارد عرصه شد.
دور اول انتخابات، 31 اکتبر 2004 برگزار شد و در حالی که رسانه های حامی یوشچنکو قبل از پایان شمارش آراء مدعی شدند براساس آمارهایی که ناظران دادهاند وی پیروز انتخابات است، اما کمیته برگزاری انتخابات پس پایان شمارش آراء، ضمن گزارش نتیجه قطعی، به دور دوم کشیده شدن انتخابات را اعلام کرد.
در همین حال، دور دوم انتخابات روز 21 نوامبر 2004 در فضایی ملتهب و پرتنش برگزار شد. در این دور نیز رسانههای حامی یوشچنکو قبل از پایان شمارش آراء، وی را با 49 درصد در مقابل 45 درصد آرای یانوکوویچ، پیروز اعلام کردند، اما یک روز بعد، ویکتور یانوکوویچ از سوی ستاد مرکزی انتخابات، به عنوان نامزد برنده معرفی شد.
آغاز درگیری و اغتشاشات خیابانی
در واکنش به این نتیجه و در راستای اجرای انقلاب نارنجی که از ماهها قبل زمینه برای اجرای آن فراهم شده بود، طرفداران یوشچکنو در شهرهای غربی اوکراین و پایتخت، نسبت به اعلام نتایج، اعتراضات خود را آغاز کردند و نتایج انتخابات را بیاعتبار خوانده و خواستار ابطال و برگزاری مجدد انتخابات شدند.
به دنبال این حوادث و حضور مستمر معترضان در خیابانها و محاصره ساختمانهای دولتی که تحت کنترل معترضان درآمده بود، مواضع رسمی نیز کمکم نرمتر شد تا اینکه در 7 دسامبر 2004، دادگاه عالی اوکراین رای به ابطال و برگزاری مجدد انتخابات ریاست جمهوری داد.
پس از ابطال انتخابات، در روز 26 دسامبر، انتخابات با حضور 12 هزار ناظر بینالمللی برگزار شد که طی آن، با جریانسازیهای صورت گرفته، یوشچنکو با 15 میلیون و 115 هزار و 712 رای و کسب 51 درصد آراء، برنده نهایی انتخابات معرفی شد و انقلاب نارنجی با موفقیت به نتیجه رسید.
حمایت آمریکا از اغتشاشات خیابانی در اوکراین
روزنامه "گاردین" در همان ایام طی مقالهای با عنوان "پشت پرده انقلاب نارنجی اوکراین" به قلم "میشل خوسودوفسکی" در مورد حمایتهای غرب از یوشچنکو نوشت: "ویکتور یوشچنکو نامزد اپوزیسیون در انتخابات ریاستجمهورى اوکراین قویاً از حمایت واشنگتن برخوردار است. او نه فقط از طرف صندوق بینالمللى پول و جامعه مالى بینالمللى حمایت میشود، بلکه از تأیید «بنیاد ملى براى دموکراسى»، «موسسه خانه آزادى» و «انستیتوى جامعه باز» متعلق به جورج سوروس نیز برخوردار است."
در این راستا، واشنگتن حمایتهای خود را از یوشچنکو دریغ نکرد و تا پایان کار و به پیروزی رساندن وی، با او همراه بود.
پس از پیروزی انقلاب نارنجی، سناتور «مککین» آمریکایی اعلام کرد: "تمامی این حرکت انقلابی مدیون اینترنت بود و این فعالان سیاسی بودند که با استفاده از اینترنت، با مخالفان خود در تماس بوده و آنها را سازماندهی میکردند."
روزنامه "نیویورکتایمز" نیز از کمک 65 میلیارد دلاری آمریکا برای پیروزی انقلاب نارنجی اوکراین و روی کار آوردن یوشچنکو پرده برداشت.
در ادامه، با بررسی فیلم مستند 90 دقیقهای "انقلاب نارنجی اوکراین" ساخته "یورک زیمرمن" به بررسی تاکتیکها و روشهای به کار گرفته در انقلاب مخملی موفقیتآمیز اوکراین پرداخته و سپس این روشها و تاکتیکها را با اتفاقات اخیر پس از انتخابات ایران مورد مقایسه قرار میدهیم.
الف) مقایسه برنامههای ایام تبلیغات انتخابات اوکراین و انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران
1- الف) رفتارها و برنامههای ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اوکراین
1- انتخاب رنگ نارنجی به عنوان نماد: شال نارنجی یوشچنکو، نماد انقلاب مسالمتآمیز هوادارن وی و تغییر ساختار سیاسی اوکراین بود که حامیان یوشچنکو در ایام تبلیغات انتخاباتی در تمامی صحنهها با پرچم، تیشرت، شال گردن، سربند، بازوبند، کلاه و عکسهای یوشچنکو با زمینه نارنجی حاضر میشدند.
2- برگزاری تجمعات طولانیمدت تبلیغاتی در خیابانها و مانور دادن با رنگهای نارنجی و سخنرانی یوشچنکو در این تجمعات.
3- سیاهنمایی اقدامات دولت کوچما که از کاندیداتوری رقیب یوشچنکو یعنی یانوکوویچ حمایت میکرد و بحرانی جلوه دادن اوضاع اقتصادی و سیاسی اوکراین و ناکارآمد جلوه دادن دولت.
4- متهم نمودن دولت اوکراین به خشونت، ترور مخالفان، فساد مالی، اداری و سیاسی.
5- وارد کردن اتهام محکومیت قضایی و دروغگویی به یانوکوویچ.
6- تشکیک در سلامت انتخابات و اینکه چون دولت و برگزارکنندگان انتخابات، هم تفکر با یانووکویچ هستند احتمال تقلب بسیار بالاست.
7- القای پیروزی صددرصدی یوشچنکو در انتخابات: در این مورد یوشچنکو و اطرافیان وی همواره اعلام میکردند که اگر تقلبی در برگزاری انتخابات صورت نگیرد، وی حتماً پیروز خواهد شد.
8- اعتراض به حمایت رسانههای دولتی از یانوکوویچ و اعلام اینکه یوشچنکو از تبلیغات رسانهای دولتی محروم است.
9- طراحی اقدام علیه یوشچنکو و انتشار خبر مسمومیت غذایی وی که در افزایش محبوبیت و بالا رفتن آراء نقش قابل توجهی داشت.
10- اعلام زودهنگام نتیجه انتخابات با پیروزی یوشچنکو قبل از شمارش آراء و تبریک پیروزی از سوی رسانههای خارجی و داخلی حامی وی: این رسانهها تنها ساعتی پس از پایان رایگیری اعلام کردند که یوشچنکو، پیروز قطعی انتخابات شده است.
2- الف) رفتارها و برنامههای ایام تبلیغات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران
1- انتخاب رنگ سبز به عنوان نماد: ستاد مرکزی کاندیدای مطرح اصلاحطلبان در انتخابات دهم ریاست جمهوری، رنگ سبز را به عنوان نماد تبلیغاتی خود معرفی کرد و این کاندیدا، در برنامههای تبلیغاتی خود همواره با شال گردن سبز در جلسات حاضر میشد و حامیانش نیز در این ایام و پس از آن، در تمامی صحنهها از تیشرت، مانتو، شال گردن، سربند، بازوبند، مچبند و عکسهای نامزد مورد علاقه خود با زمینه سبز استفاده میکردند.
2- برگزاری تجمعات مستمر و حضور روزانه و شبانه در خیابانها و میادین اصلی شهرهای بزرگ: در ایام تبلیغات، همواره شاهد حضور روزانه و شبانه هواداران کاندیدای اصلی اصلاح طلب با تیشرت، شال گردن، سربند، بازوبند و مچ بند سبز و عکسهای نامزد مورد علاقه خود در خیابانها و میادین اصلی شهرهای بزرگ کشور و به ویژه میادین و خیابانهای اصلی و مورد توجه تهران و همچنین مانورهایی در قالب زنجیرههای انسانی هواداران بودیم.
3- سیاهنمایی اقدامات دولت از سوی کاندیداهای اصلاحطلب و اطرافیان آنها در سخنرانیهای مختلف تبلیغاتی و بحرانی جلوه دادن اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور و ناکارآمد جلوه دادن دولت: در ایام تبلیغات به کرات شاهد سیاهنمایی عملکرد دولت از سوی کاندیداهای اصلاحطلب و حامیان آنها در سخنرانیها، مناظرههای تلویزیونی، روزنامهها و سایتهای خبری حامی آنها بودیم و بارها اعلام کردند که کشور در وضعیت بحرانی به سر میبرد و تداوم شرایط موجود، کشور را با خطر مواجه میکند. البته کاندیدای اصلی اصلاحات نیز بارها در سخنرانیهای مختلف خود، علت حضور در عرصه انتخابات پس از 20 سال سکوت را، "احساس خطر" از تدوام وضع موجود اعلام کرد.
4- متهم نمودن دولت به تحجر و خشونت، برخورد با منتقدان و مخالفان، فساد مالی و اداری: زیر سوال بردن طرح امنیت اجتماعی و گشت ارشاد از سوی کاندیداهای اصلاحطلب و متهم کردن دولت به برخوردهای خشن با جوانان در قالب این طرح، وارد کردن اتهام برخورد با منتقدان و مخالفان دولت از طریق تعطیلی روزنامهها و سایتها و عدم اجازه نشر برخی کتابها، متهم کردن برخی اعضای کابینه دولت به رانتخواری و فساد مالی- که نمونه بارز آن را در مناظرههای تلویزیونی احمدینژاد با نامزدهای اصلاح طلب مشاهده شد- و همچنین انتشار شبنامهها و تهیه نمودارهایی مبنی بر خویشاوندسالاری و پارتیبازی در کابینه دولت و ... از نمونههای برجسته وارد کردن این اتهامات به دولت بود.
5- وارد کردن اتهام دروغگویی به دولت و رئیسجمهور: کاندیدای مطرح جریان اصلاحات، بارها و بارها اتهام دروغگویی را به رئیسجمهور و دولت و اینکه این دولت، آمارهای غلط و کذب به مردم ارائه میدهد را در گفتوگوها و مناظرههای تلویزیونی خود مطرح کرد و هواداران وی نیز در تجمعات، همواره پوسترهایی با عناوین" دروغ ممنوع"، "خستهایم از دروغ" و... بالای سر میبردند و شعار "دروغگو، دروغگو" سر میدادند.
6- القای از بین رفتن وجهه بینالمللی ایران بر اثر سیاستهای دولت: در ایام تبلیغات، در سخنرانیهای مختلف از سوی کاندیداهای اصلاحطلب و اعضای ستادهای آنها، چندین بار اعلام شد که سیاست خارجی دولت ضعیف بوده و این دولت به تنش با کشورهای دیگر دامن زده و بر اثر سیاستهای آن، روابط ما تنها به چند کشور فقیر و ضعیف آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتین محدود شده و حتی کاندیدای برجسته اصلاح طلب، در مناظره خود با احمدینژاد اعلام کرد که "ملت ما در جهان، خوار شده است".
7- تشکیک در سلامت انتخابات و القای بیاعتمادی نسبت به برگزارکنندگان و مطرح کردن احتمال انجام تقلب: این بخش بسیار مورد تاکید کاندیداهای اصلاح طلب و حامیان آنها در روزهای تبلیغات بود و در اکثر سخنرانیهای خود از این مسئله ابراز نگرانی میکردند که چون برگزارکنندگان انتخابات همه از یک تفکر و نزدیک به تفکر احمدینژاد هستند بنابراین احتمال تقلب بسیار بالاست و در همین ارتباط هم پیشنهاد "حضور ناظران بینالمللی برای برگزاری انتخابات" از سوی یکی از اطرافیان آنها ارائه شد و در همین ارتباط، کمیتهای به نام صیانت از آراء نیز تشکیل شد. در همین حال هواداران نامزد اصلی اصلاح طلب نیز در تجمعات شبانه و روزانه خود در میادین و خیابانها همواره شعارهایی همچون" اگر تقلب بشه / ایران قیامت میشه"، " اگر تقلب نشه / ... اول میشه" و... سر میدادند و شایعاتی هم در قالب پیامک درباره " استفاده از خودکارها با جوهر پاکشونده در حوزههای اخذ رای"، " لزوم رای ندادن در مساجد" و ... انتشار داده میشد.
8- القای پیروزی صددرصدی کاندیدای مطرح جریان اصلاحات در انتخابات: اطرافیان این نامزد اصلاح طلب همواره اعلام میکردند که اگر تقلبی در برگزاری انتخابات صورت نگیرد وی حتماً پیروز خواهد شد و تاکید آنها بر این مسئله، تکیه بر نظرسنجیهایی بود که موسسههای حامی وی انجام داده بودند.
9- اعتراض به صداوسیما و متهم کردن آن به حمایت از احمدینژاد: در روزهای تبلیغات انتخابات بارها و بارها نامزدهای اصلاح طلب نسبت به عملکرد صداوسیما اعتراض کرده و روزنامهها و رسانههای حامی آنها نیز صداوسیما را طرفدار احمدینژاد معرفی کردند و نامهای هم از سوی آنها در اعتراض به عملکرد صداوسیما به ضرغامی رئیس این سازمان نوشته شد.
10- اصلاحات خون میخواهد!: یکی از تئوریسینهای جریان اصلاحات در نشست محرمانه با اعضای این جریان گفته بود اصلاحات به پیروزی نمیرسد مگر اینکه در این راه خون ریخته شود. عضو دیگر این جریان تاکید کرده بود که انتخابات این جریان باید "پاکستانیزه" شود؛ یعنی بینظیر بوتویی باید ترور شود تا آصفعلی زرداری به پیروزی برسد.
بررسی وقایع سال 2004 اوکراین نشان میدهد که مظلومنمایی همان اتفاقی بوده است که در انقلاب اوکراین با مسموم شدن ناقص یوشچنکو صورت گرفت. در ایران نیز برخی اخبار غیررسمی حاکی از تلاش برای ترور ناکام و نمایشی نزدیکان مطرح کاندیداهای اصلاحات بود.
11- اعلام پیروزی زودهنگام از سوی کاندیدای اصلی جریان اصلاحات قبل از پایان شمارش آراء: در شب برگزاری انتخابات و در حالی که به واسطه تمدید زمان اخذ رای، رایگیری در ساعت 22 جمعه شب به پایان رسید، کاندیدای مطرح اصلاح طلب طی اطلاعیهای که در ساعت 23 و 1 دقیقه و 54 ثانیه از سوی سایت"قلم نیوز" منتشر شد اعلام پیروزی کرد و در همان شب، نشست خبری خود را با خبرنگاران برای اعلام پیروزی خود نیز برگزار کرد. در همین حال، به فاصله دقایقی به پایان رایگیری، دو عضو جریان اصلاحات در مصاحبههایی با سایت قلمنیوز، از پیروزی "30 میلیونی" و یا پیروزی "60درصدی" براساس اطلاعات رسیده به آنها خبر دادند.
ب) مقایسه رفتارهای پس از انتخابات اوکراین و برنامه های پس از انتخابات 22 خرداد ایران در راستای عملیاتی شدن انقلاب مخملی
1- ب) برنامههای پس از انتخابات اوکراین در راستای عملیاتی شدن انقلاب نارنجی:
1- اعتراض به نتیجه انتخابات و دعوت از مردم برای حضور در خیابانها و میادین شهر و در ادامه برپا کردن چادر در میدان اصلی (میدان استقلال) شهر کیف.
2- اعتراض به نهادهای دولتی برگزارکننده انتخابات، متهم کردن آنها به تقلب و درخواست برای ابطال انتخابات و رایگیری مجدد.
3- حضور یوشچنکو در تجمعات و سخنرانی در میان آنها و تاکید بر اعتراضات آرام و پرهیز از هرگونه خشونت در اعتراضات.
4- اعتراض به اینکه کمیته برگزاری انتخابات درهای مکان شمارش آراء را در لحظه شمارش، به روی ناظران انتخاباتی یوشچنکو بسته است.
5- حمایت گسترده رسانههای مورد حمایت غرب و آمریکا از جمله در قالب شبکههای تلویزیونی، رادیویی و سایتهای اینترنتی از معترضان و مخالفان و تحریک آنها برای ادامه اعتراضات.
6- انعکاس گسترده تحولات اوکراین توسط سیانان، بیبیسی و یورونیوز و هدایت افکار عمومی این کشور.
7- ادعای مخدوش شدن آراء یوشچنکو از سوی کمیته برگزاری انتخابات از طریق پاشیدن اسید بر روی آنها.
8- اعتراض به تمدید زمان رایگیری و القای اینکه در زمان پس از تمدید زمان رایگیری، آراء به نفع یانوکوویچ دستکاری شده است.
9- اعتراض به اعلام زودهنگام نتیجه آراء و اینکه چرا در حالی که تنها یک سوم آراء شمارش شده، آراء یانوکوویچ 45 درصد اعلام شده است.
10- دعوت مستمر یوشچنکو از مردم برای ادامه اعتراضات به صورت مسالمتآمیز و پرهیز از خشونت تا رسیدن به نتیجه.
11- حضور مداوم و شبانهروزی در خیابانها و میادین شهر و اعلام اعتراض از طریق به صدا در آوردن بوق اتومبیلها و روشن کردن چراغهای آنها.
12- بر هم زدن نظم و امنیت عمومی و اشغال اماکن حکومتی و به تعطیلی کشاندن آنها.
13- درخواست از نیروهای نظامی و امنیتی برای همکاری با معترضان و عدم برخورد با آنها.
14- استفاده از چهرههای موسیقی و اجرای کنسرتهای با محتوای اشعار اعتراضی، برای حمایت از معترضان.
15- استفاده گسترده از تلفن همراه و ارسال پیامک برای دعوت از مردم به ادامه اعتراضات: به اعتقاد اکثر کارشناسان، استفاده از موبایل و پیامک برای اطلاعرسانی به مردم و دعوت از آنها برای حضور در میادین و خیابانها، نقش اصلی را در موفقیت انقلاب نارنجی اوکراین داشت.
16- سردادن سرودهای نمادین در تجمعات.
نگاهی به این اقدامات، برنامهها و تاکتیکهای انجام شده در انقلاب نارنجی اوکراین و مقایسه آن با وقایع پس از انتخابات ایران، نشان میدهد که تشابهات زیادی بین این دو جریان وجود داشته است.
روایت رسانههای غربی از انتخابات ایران و هماهنگی با اصلاحطلبان
در همین ارتباط از همان آغاز کار تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دور دهم ایران و در حالی که در دورههای گذشته، رسانههای فارسیزبان ضدانقلاب خارج کشور و رسانههای غربی از تحریم انتخابات سخن میگفتند اما در این دور از انتخابات، با چرخش 180 درجهای از مواضع قبلی خود، نهتنها از تحریم انتخابات سخن نگفتند بلکه مردم را به صورت مستقیم و غیرمستقیم دعوت و تشویق به مشارکت کردند با این تفاوت که همواره از مردم میخواستند به احمدینژاد رای ندهند.
این اقدام هماهنگ رسانههای بیگانه و ضدانقلاب و مواضع سیاستمداران غربی و آمریکایی ابتدا در محکوم نمودن انتخاب احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور آینده و سپس حمایت از اصلاحطلبان و کاندیدای شاخص آنها و همچنین سخنان و مواضع کاندیداهای اصلاحطلب و اطرافیان آنها در ایام قبل از آغاز تبلیغات رسمی انتخابات و همچنین در ایام تبلیغات و اتفاقات پس از اعلام نتایج، همگی نشانههای تلاش دانسته یا نادانسته این جریان برای وقوع انقلاب مخملی در ایران است.
2- ب) برنامه های پس از انتخابات 22 خرداد ایران:
1- اعتراض به نتیجه انتخابات و دعوت مستمر از مردم برای ساکت ننشستن و اعتراض: کاندیدای اصلی اصلاح طلبان پس از اعلام نتایج اولیه از سوی ستاد برگزاری انتخابات و در حالی که پیروزی احمدینژاد با فاصلهای که از سایر رقبا داشت قطعی شده بود، اعتراضات خود را به نتیجه انتخابات آغاز کرد و با انتشار بیانیههای پی در پی از مردم خواست تا ساکت ننشسته و اعتراضات آرام خود را ادامه دهند و چندین مورد، تجمع در میادین و خیابانها به دعوت ستاد وی برگزار شد.
2- اعتراض به شوراینگهبان و وزارتکشور، متهم کردن آنها به تقلب و درخواست برای ابطال انتخابات و رایگیری مجدد: در روزهای پس از انتخابات و حضور معترضان در خیابانها، بارها و بارها عملکرد وزارت کشور و شورای نگهبان از سوی کاندیداهای معترض اصلاحطلب زیر سوال رفت و در خیابانها هم شاهد سردادن شعارهایی علیه این دو نهاد بودیم. کاندیدای مطرح اصلاح طلب نیز در ادامه اعتراضات خود، طی نامهای به شورای نگهبان در روز 24 خرداد ماه "ابطال انتخابات" را خواستار شد.
3- حضور کاندیداهای معترض اصلاحطلب در تجمعات و سخنرانی در میان آنها: در تجمعات مختلفی که پس از اعلام نتایج آراء انتخابات در اعتراض به این نتایج برگزار شد کاندیداهای معترض اصلاحطلب در چند مورد در تجمعات شرکت کردند که مهمترین آن، حضور آنها در جمع معترضان در خیابان آزادی و سخنرانی و حضور نامزد شکست خورده اصلاح طلب در میدان امام خمینی(ره) بود.
4- القای عدم اجازه به نماینده کاندیداها در ستاد انتخابات وزارت کشور برای حضور در زمان تجمیع آراء و کارشکنی وزارت کشور در ارائه کارت ناظران انتخاباتی نامزد مطرح اصلاحات: این مسئله در گزارش کمیته صیانت از آرای کاندیدای اصلی اصلاحات با این عبارت که "در روز انتخابات نمایندگان نامزدها قادر به نزدیک شدن به اتاق تجمیع کلی آراء در ستاد انتخابات نشدند." مورد اشاره قرار گرفت و در سخنان اطرافیان کاندیداهای معترض نیز بارها و بارها به آن اشاره شد و در اعتراضات هفتگانهای هم که نامزد شکست خورده اصلاح طلب به شورای نگهبان ارائه کرد یکی از موارد اعتراضی، "کارشکنی مسئولان فرمانداریها در ارائه کارت ناظران انتخاباتی" بود.
5- حمایت گسترده رسانههای غربی و آمریکایی در قالب شبکههای تلویزیونی، رادیویی و سایتهای اینترنتی از معترضان و تحریک آنها برای ادامه اعتراضات: در ایام ناآرامیهای تهران، حمایت رسانههای غربی از ناآرامیها و دعوت از مردم برای حضور در خیابانها و انعکاس گسترده تحولات ایران توسط سیانان، بیبیسی، VOA و ... در قالب پخش تصاویر و فیلم، کاملاً مشهود و بارز بود. البته در کنار این رسانهها، سایتهای یوتیوب، فیسبوک و توییتر نیز آخرین فیلمها و عکسها از ناآرامیها را در اختیار کاربران اینترنتی قرار میدادند.
7- القای تقلب در تعرفهها، وجود مهرهای اضافی و کمبود تعرفه حوزههای رایگیری: این مسئله در گزارش کمیته صیانت از آراء نامزد مطرح اصلاحات با بیان این نکته که "براساس اعلام مسئولان ذیربط و تأیید برخی از اعضاء شورای نگهبان در تاریخ 21/3/88 یک روز قبل از انتخابات با میلیونها برگه تعرفه دیگر بدون شماره سریال در چاپخانه بانک مرکزی چاپ شده است." مورد تاکید قرار گرفته و نامزد شکست خورده اصلاح طلب هم در نامه اعتراض هفتگانه خود به شورای نگهبان اعلام میکند که "تعرفههای انتخاباتی در شعب اخذ رأی به خوبی توزیع نشده مانند شهرهای شیراز و تبریز".
8- اعتراض به محدود بودن زمان رأیگیری و اینکه چرا با توجه به حضور مردم در حوزههای اخذ رای، زمان رایگیری تا بعد از ساعت 22 تمدید نشده است: این مسئله به تفصیل در گزارش کمیته صیانت از آراء نامزد مطرح اصلاحات مورد اشاره قرار گرفته است.
9- اعتراض به اعلام زودهنگام نتایج آراء و نحوه اعلام نتایج: این مورد در نامه اعتراضات هفتگانه نامزد شکست خورده اصلاح طلب به شورای نگهبان با عنوان "قبل از تجمیع دستی آرا، نتایج اعلام شده" مورد اشاره واقع شده است و در ایام ناآرامیها هم تحلیلهای آماری در مورد نحوه اعلام نتایج از سوی صداوسیما، از سوی رسانههای حامی کاندیدای معترض ارائه میشد.
10- بیان اعتراض از طریق به صدا در آوردن بوق اتومبیلها و روشن کردن چراغهای آنها در تجمعات و فریاد اللهاکبرهای شبانه: در چند مورد از طریق سایتهای خبری حامیان کاندیدای معترض از مردم خواسته شد تا در ساعات خاصی از روز، چراغ خودروهای خود را به نشانه اعتراض روشن نگه دارند و در خیابانها هم در هنگام اعتراضات خیابانی، همیشه بوق ممتد اتومبیلها به صدا در میآمد. فریاد اللهاکبرهای شبانه نیز همواره در این ایام به گوش میرسید و تلویزیون صدای آمریکا نیز از رسانههایی بود که از معترضان میخواست به اللهاکبرهای شبانه ادامه دهند.
11- بر هم زدن نظم و امنیت عمومی و وارد شدن خسارات جانی و مالی به مردم و بیتالمال: در ایام ناآرامیها، در جریان اعتراضات خیابانی در کنار سلب امنیت عمومی، خسارتهای مالی و جانی به بیتالمال و مردم وارد شد که میزان خسارات مالی از سوی مراجع ذیربط، میلیاردی اعلام شد.
12- درخواست از نیروهای نظامی و امنیتی برای عدم برخورد با مردم: در تجمعات و اعتراضات مردمی که در خیابانها و میادین، خصوصاً در تهران انجام میشد، بارها شعارهایی مبنی بر حمایت نیروی انتظامی از معترضان داده میشد و در چند بیانیه نامزد شکست خورده اصلاح طلب هم بر عدم برخورد نیروی انتظامی با معترضان تاکید شد. در بخشی از بیانیه شماره 2 این کاندیدا آمده است:" به عنوان یک علاقمند به نیروی انتظامی توصیه میکنم از برخورد خشن با حرکتهای خودجوش مردم خودداری کند... قدرت نیروهای نظامی و انتظامی کشور ما همواره در وحدت آنها با مردم بوده است و در آینده نیز چنین خواهد بود."
13- حمایت چهرههای موسیقی ایرانی و خارجی از معترضان با خواندن ترانههای سیاسی: در همین ارتباط بیبیسی که نقش فعالی در جوسازی علیه نظام و ناآرامیهای تهران داشت در همان ایام طی گزارشی با عنوان "موج موسیقی اعتراضی به نتایج انتخابات ایران" در این زمینه نوشت:" چهرههای مطرح موسیقی جهان مانند گروههای موسیقی راک U2 و ساماوایو، وایکلفجین، خواننده هائیتیتبار آمریکایی، جون بائز و جان بون جووی به همراه خواننده پاپ ایرانی اندی از یک سو و خوانندگان ایرانی چون گوگوش، محسن نامجو، گروه راک ایرانی هایپر نوا، آبجیز، رعنا فرحان و خوانندگان پاپ لسآنجلسی چون داریوش، ستار، کامران و هومن از سوی دیگر، هرکدام به نوعی فضای عاطفی را برای ادامه اغتشاشات فراهم کردند. بسیاری از گروهها و خوانندههای خارجی به نشانه همبستگی، از شال و نوار و یا حتی پیراهن سبز استفاده کرده بودند. گروه U2 در استادیوم کامپ نوی بارسلون، بزرگترین استادیوم اروپا، ترانه معروف "یکشنبه خونین" خود را در همبستگی با معترضان با نوشتن اشعاری فارسی روی پرده سبز رنگ اجرا کرد که چنین حمایتی از یک جریان معترض در کشورهای مخالف غرب، بینظیر است.
15- استفاده گسترده از تلفن همراه و ارسال پیامک برای دعوت از مردم به تجمعات: در ایام تبلیغات انتخاباتی، سیستم ارسال پیامک برای حضور در تجمعات تبلیغاتی خیابانی به خصوص از طریق خطوط ایرانسل که در سطح گستردهای از سوی ستاد یکی از کاندیداها در میان حامیان وی توزیع شد، بسیار فعال بود. دامنه گستردگی استفاده از پیامک در پخش شایعات به حدی بود که برای کنترل تبعات آن در ایام ناآرامیهای پس از انتخابات و جلوگیری از سوء استفادههای مشابه به جریان سال 2004 اوکراین، این سیستم تا مدتها قطع شد.
16- دعوت مکرر از مردم برای اعتراض مسالمتآمیز و پرهیز از خشونت: در اکثر بیانیهها و اطلاعیههای پی در پی کاندیدای شکست خورده اصلاحات خطاب به مردم در ایام ناآرامیها، همواره درخواست میشد تا به صورت مسالمتآمیز به اعتراضات ادامه داده و از هرگونه اقدام خشونتآمیزی خودداری شود.
17- تجمعات اعتراضآمیز در مقابل مراکز حکومتی: در ناآرامیهای اخیر تهران و شهرهای بزرگ کشور شاهد تجمع معترضان در مقابل وزارت کشور در تهران و مراکز استانداری و فرمانداری و همچنین تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی در خیابان بهارستان بودیم.
اعتراف آمریکا به حمایت از سبزها برای براندازی نرم در ایران
نگاهی مقایسهای به این حوادث با انقلاب نارنجی اوکراین و مشابهتهایی که مورد اشاره قرار گرفت، همه نشان از برنامهای از پیش طراحی شده برای اجرای انقلاب مخملی، از سوی عدهای افراطی و فرصتطلب با حمایتهای غرب و آمریکا داشت که در این میان، بخشی از مردم هم نادانسته به عنوان ابزاری قرار گرفتند تا اهداف این پروژه را به پیش ببرند.
در جریان وقوع این اتفاقات، عدهای مطرح شدن مسئله تلاش برای اجرای انقلاب مخملی در ایران را به سخره گرفته و آن را توهم قلمداد میکردند در حالی که علاوه بر انطباق و مشابهتهای قابل توجه این دو جریان، اظهارات مقامات دولتی و کارشناسان غربی و اعترافات عناصر بازداشت شده داخلی پس از این وقایع، صحت این ادعا را تایید کرد.
چند هفته پس از ناآرامیها، "پاول رابرتز" معاون اسبق وزارت خزانهداری آمریکا در مصاحبه اختصاصی با مجله آمریکایی "فارین پالیسی" از نقش واشنگتن در بروز و ظهور آشوبها و وقایع پس از انتخابات ایران و کمک مالی بنیاد ملی دموکراسی(NED) به حامیان موسوی برای راهاندازی انقلاب رنگی در جمهوری اسلامی پرده برداشت.
وی در این زمینه میگوید: "کنت تیمرمن رئیس بنیاد ملی دموکراسی، 11 ژوئن یعنی پیش از برگزاری انتخابات در ایران اعلام کرد که صحبت از یک انقلاب سبز در ایران است. NED در طول دهه گذشته میلیونها دلار صرف گسترش انقلاب "رنگی" در کشورهایی چون اوکراین و صربستان کرده تا تکنیکهای ارتباطی و سازمانی مدرن را به کارگران آموزش دهد. اکنون نیز بخشی از این پول به دست حامیان موسوی که مرتبط با سازمانهای غیردولتی در خارج از ایران هستند و NED بودجه آنها را تامین میکند، رسیده است."
وی در ادامه این مصاحبه در پاسخ به این سوال که آیا موسوی از موضوع تلاش برای وقوع انقلاب مخملی آگاه بود؟ گفت: "من در مورد احتمال ارتباط مستقیم وی با گروههای مذکور هیچ اطلاعاتی در دست ندارم. "تیمرمن" که کارش این است، باید بداند. اما اعتقاد ندارم که موسوی و متحدان قدرتمندش از جمله رفسنجانی، قصدشان براندازی نظام بوده است."
از سوی دیگر، هل سی دال رئیس "مرکز مطالعات سیاست خارجی داگلاس" و سارا آلیسون معاون "بخش مطالعات دفاعی و خارجی" بنیاد "هریتیج" طی یادداشتهایی در پایگاه اینترنتی این بنیاد، در همین ایام با اذعان به هدایت انقلابهای رنگین توسط آمریکا، به دلیل ناکامی در اجرای پروژه انقلاب مخملی در ایران به سبب استفاده کمتر از اینترنت در هدایت آشوبهای ایران، از اوباما انتقاد کردند.
الگوگیری از انقلاب نارنجی اوکراین
در همین حال در اعترافات اخیر متهمان پروژه انقلاب مخملی که 4 جلسه دادگاه آن به صورت علنی برگزار شد و اخبار و اظهارات متهمان نیز به صورت گسترده در رسانه های مختلف داخلی و خارجی انتشار یافت به صورت صریح، به از پیش طراحی شدن حوادث اخیر و حرکت آنها در راستای عملیاتی کردن سناریوی انقلاب مخملی در ایران اشاره شد.
به هرحال، با وجود الگوگیری از انقلاب نارنجی اوکراین و به کارگیری تاکتیکهای آن و همچنین حمایتهای گسترده عناصر بیگانه و داخلی از این جریان، این انقلاب مخملی نتوانست به نتیجه برسد.
هوشیاری مردم و تفکر دشمنستیزی و استقلالخواهی آنها، تدبیر و مدیریت توانمند مقام معظم رهبری در ورود به موقع به مسئله برای بیداری بخشیدن به مردم و بخش اعظمی از معترضان که این حرکات را صرفاً اعتراضاتی مدنی قلمداد میکردند، اقدامات اعتمادساز وزارتکشور و شوراینگهبان با ارائه آمار جزء به جزء صندوقهای اخذ رای و دعوت از کاندیداها و نمایندگان آنها برای حضور در بازشماری آراء، عدم ارائه سند قابل بررسی و واقعی مبنی بر وقوع تقلب در انتخابات از سوی کاندیداهای معترض، ارزیابی اشتباه طراحان پروژه انقلاب مخملی و مقایسه غلط وضعیت سیاسی ایران با کشورهای اوکراین، صربستان، گرجستان و مهمتر از همه عدم استقبال اکثریت قریب به اتفاق مردم از این جریان بواسطه وفاداری و پایبندی به ارزشهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و رهبری، را میتوان عوامل اصلی ناکامی این سناریو دانست.