مشرق- یکی از رسواترین داستانهای مربوط به هولوکاست این است که آلمانها با استفاده از اجساد قربانیان خود صابون تولید می کردند.
هر چند دروغ بودن ادعای مشابهی در جریان جنگ جهانی اول به نام صابون انسانی بلافاصله به اثبات رسید ولی همان ادعا طی جنگ جهانی دوم از سوی یهودیان و صهیونیست ها احیا و مورد قبول قرار گرفت.
![]() |
صابونی که ادعا می شود نازیها از چربی یهودیان سوزانده شده ساخته اند |
![]() |
یک یهودی در حال فروختن صابون آیا این یهودیان سوزانده شده و به صابون تبدیل شدند؟ |
نکته مهمتر این است که این اتهام طی محاکمه اصلی نورمبرگ در سالهای 1945-1946 تأیید شد و از آن تاریخ به بعد توسط مورخان متعددی مورد قبول قرار گرفت.
با این حال، طی سالهای اخیر به عنوان بخشی از عقب نشینی از جنبه های غیرقابل دفاع داستان هولوکاست، مورخان رسمی با اکراه پذیرفته اند که داستان صابون انسانی تنها یک دروغ تبلیغاتی زمان جنگ بوده است.
ولی طی این عقب نشینی، آنها سعی کرده اند این داستان را به عنوان شایعه زمان جنگ رد کنند و مدعی شوند که این امر تنها شایعه ای بوده است که در زمان جنگ شهرت یافته است و از این نکته غفلت کرده اند که سازمانهای بین المللی یهود و سپس دولتهای متحدین این دروغ افترا آمیز را تأیید کرده بودند و بر اساس آن برخی از افراد را محاکمه و ادعاها و شهادتهای دروغینی در این زمینه را پذیرفته بوده اند و حتی در دادگاههای متفقین پس از جنگ مورد قبول واقع شده بوده است.
نمونه صابون ارائه شده در دادگاه نورمبرگ
در جهت اثبات هولوکاست و نسل کشی یهودیان از سوی نازیها
پیدایش افسانه از طریق «شایعه»
شایعات زمان جنگ در این زمینه که آلمانها از اجساد یهودیان قتل عام شده صابون می ساختند، تا حدودی مبتنی بر این حقیقت بود که صابونهای توزیع شده توسط آلمانها در محلات یهودی نشین دارای نشان RIF بودند که از نظر آنها مخفف عبارت آلمانی Rein jüdisches Fett یا "چربی خالص یهود" است.
این شایعات به قدری در سال 1941 و سپس 1942 گسترش یافت که تا اواخر سال 1942، مقامات آلمانی در لهستان و اسلواکی رسماً نگرانی خود را از تأثیر آنها اعلام کردند.
![]() |
صابونهای توزیع شده توسط آلمانها در محلات یهودی نشین دارای نشان RIF بود |
به عنوان مثال، طی نقل قولی که از یک منبع لهستانی در یکی از گزارشهای اطلاعات نظامی ارتش آمریکا ذکر شده است، آلمانها در سال 1941 یک کارخانه صابون انسانی در منطقه تورک لهستان داشتند.
این گزارش از قول وی می افزاید: «آلمانها هزاران معلم، کشیش، و یهودی را به آنجا آورده بودند و بعد از گرفتن نمونه سرم از خون این افراد، آنها را در دیگهای بزرگی انداخته و چربی بدن آنها را به منظور صابون سازی استخراج کردند.»
پس از آن جوکهای وحشتناک در مورد «صابون یهودی» در محلات و اردوگاههای یهودیان رواج یافت و بسیاری از غیر یهودیان در خارج از اردوگاهها نیز این داستان را باور کردند. هنگامی که قطارهای پر از یهودیان رانده شده در ایستگاههای قطار توقف می کردند، لهستانیها با خوشحالی فریاد می زند: «یهودیها صابون می شوند!»
حتی اسرای جنگی انگلیسی که طی سال 1944 به اردوگاه آشویتس منتقل شدند، بعدها در مورد شایعات زمان جنگ در رابطه با کشتن قربانیان با گاز و تبدیل اجساد آنها به صابون شهادت دادند.
صابون یهودی؛ نماد تبلیغات جنگ
علیرغم غیرقابل باور بودن ذاتی این داستان، داستان صابون به صورت نمادی مهم از تبلیغات زمان جنگ یهودیها و متحدین در آمد.
خاخام استفان اس وایز، رییس وقت کنگره جهانی یهود و کنگره آمریکایی یهود، علناً در سال 1942 ادعا کرد که اجساد یهودیها توسط آلمانیها تبدیل به کالاهای اساسی زمان جنگ مانند صابون، روغن و کود شده است. او همچنین اعلام کرد که آلمانها حتی اجساد مردگان را برای استفاده از آنها نبش قبر کرده اند و برای هر جسد 50 مارک پرداخته اند!
![]() |
خاخام استفن اس. وایز؛ رییس وقت کنگره جهانی یهود واز مروجین افسانه هولوکاست: آلمانها حتی اجساد مردگان را برای استفاده از آنها نبش قبر کرده اند و برای هر جسد 50 مارک پرداخته اند! |
در اواخر سال 1942، هفته نامه کنگره، که توسط کنگره آمریکایی یهود منتشر می شد، طی مقاله ای ادعا کرد که آلمانها اجساد یهودیها را با استفاده از روشهای علمی به کود، صابون و چسب تبدیل می کردند. یک مقاله در همان شماره گزارش کرد که یهودیهای رانده شده از فرانسه و هلند در حداقل دو کارخانه آلمانی به صابون، چسب و روغن قطار تبدیل شده اند.
مانند بسیاری از نشریات آمریکایی دیگر، نشریه نیو ریپابلیک در اوایل سال 1943 گزارش کرد که آلمانیها از اجساد قربانیهای یهودی خود برای ساخت صابون و کود در کارخانه ای واقع در سیدلکه استفاده می کردند.
طی ماههای ژوئن و ژوییه سال 1943، دو نماینده برجسته کمیته یهودی ضد فاشیست که مقر آن در مسکو قرار داشت، از ایالات متحده بازدید و طی ملاقاتهای عمومی موفق به جمع آوری دو میلیون دلار برای کمک به شوروی در جنگ شدند. در هر یک از آن جلسات، سالومون میکوئل، رهبر یهودیهای شوروی، یک قالب صابون به جمعیت نشان داد که به گفته او از اجساد یهودیها ساخته شده بود.
![]() |
سالومون میکوئل (نفر سمت چپ)، رهبر
یهودیان شوروی یک قالب صابون به جمعیت نشان داد که به گفته او از اجساد یهودیها ساخته شده بود. |
افسانه صابون؛ پس از جنگ
بعد از جنگ، داستان صابون مشروعیت فراوانی طی محاکمه اصلی نورمبرگ کسب کرد. اسمیرنوف، وکیل ارشد شوروی به دادگاه گفت:
«...همان ذهنهای فنی اس اس که اتاقهای گاز را خلق کرده بودند به شیوه هایی برای از بین بردن کامل اجساد انسانها دست یافتند که از طریق آنها، می توانستند هر گونه رد جنایت خود را پاک کنند و هم از آن اجساد برای تولید محصولات دیگر استفاده نمایند. [بر اساس اطلاعات ما] در مؤسسه کالبدشناسی دانزیگ، آزمایشهایی در سطح نیمه صنعتی در زمینه تولید صابون از بدن انسان و نیز دباغی پوست انسان برای استفاده های صنعتی به عمل آمده است.»
اسمیرنوف استناد فراوانی به شهادت زیگموند مازور، یکی از کارکنان مؤسسه کرد که گفته های او به عنوان سند USSR-197 نورمبرگ ثبت شده بود. به ادعای وی، دکتر رودلف اسپانر، رییس مؤسسه دانزیگ، دستور تولید صابون از اجساد را در سال 1943 صادر کرده است. بر اساس شهادت مازور، عملیات دکتر اسپانر مورد علاقه مقامات آلمانی قرار گرفت و وزیر آموزش و پرورش، برنارد راست و دکتر لئوناردو کونتی، از رهبران دستگاه بهداشت آلمان و نیز استادان سایر مؤسسات پزشکی به کمک اسپانر آمدند. مازور همچنین ادعا کرد که او از «صابون انسانی» برای شستن تن و لباسهای خود استفاده کرده است!
حتی طرز ساخت صابون انسانی که به ادعای آنها توسط دکتر اسپانر تهیه شده بود (سند USSR-196) به دادگاه ارائه شد. نهایتاً، نمونه ای از آنچه آنها قطعه ای از صابون انسانی نامیدند به عنوان سند به دادگاه نورمبرگ ارائه شد (سند USSR-393).
![]() |
سند USSR-196 که طرز ساخت صابون انسانی را شرح می دهد این سند در دادگاه نورمبرگ به صورت رسمی ارائه شد |
دادستان اصلی انگلیس، سر هارتلی شاوکراس، در سخنان اختتامیه خود خطاب به دادگاه ضمن تکرار گفته های همتای شوروی خود گفت: «برخی اوقات، حتی از اجساد قربانیها به منظور رفع کمبود صابون در زمان جنگ استفاده می کردند.» قضات دادگاه نیز در قضاوت نهایی خود اظهار داشتند که تلاشهایی برای استفاده از چربی اجساد قربانیان به منظور تولید تجاری صابون به عمل آمده بود.
![]() |
دادستان اصلی
انگلیس، سر هارتلی شاوکراس در دادگاه نورمبرگ استفاده از چربی انسانی در تولید صابون از سوی نازیها را تایید کرد. |
باید تأکید کرد که شواهد ارائه شده در دادگاه نورمبرگ در جهت تأیید داستان دروغین صابون چیزی از شواهد ارائه شده در رابطه با ادعاهای کشتار جمعی در اتاقهای گاز کم نداشت. دست کم در این مورد یک قطعه صابون که ادعا می شد از اجساد قربانیها تولید شده است، ارائه شد.
بعد از جنگ، قربانیان فرضی هولوکاست طی مراسمی به شکل قالبهای صابون در گورستانهای یهودی دفن شدند. در سال 1948، چهار عدد از این قالب صابونها که در پارچه مخصوص تشیع جنازه پیچیده شده بود بر اساس مراسم مذهبی یهود در قبرستان حیفای اسراییل دفن شد.
![]() |
یهودیان بر همکیشان خود که به صابون تبدیل شده اند، می گریند ! |
چندین قالب صابون یهودی دیگر نیز به عنوان بقایای دهشتناک هولوکاست در مؤسسه تاریخی ورشو، موزه اشتوتهوف در نزدیکی گدانسک (دانزیگ)، مؤسسه ایوو (Yivo) شهر نیویورک، موزه هولوکاست شهر فیلادلفیا، مرکز یهودی هولوکاست در ملبورن استرالیا، و نقاط مختلف اسراییل نگهداری می شوند.
![]() |
صابون ها طی مراسم رسمی در چنین گورهایی دفن شدند ! |
یهودیهای فراوانی که طی جنگ در محلات یهودیهای آلمان و اردوگاهها زندگی می کردند به زنده ماندن داستان صابونها بعد از سالیان متمادی کمک کردند. به عنوان مثال، بن ادلبوم، طی خاطرات خود به نام «بزرگ شدن در هولوکاست» در سال 1980 نوشت:
«همراه با جیره ای که در ارودگاه به ما می دادند یک قالب صابون با نشان R.J.F. نیز به ما داده می شد که بعدها به نام صابون RIF معروف شد. تنها در پایان جنگ بود که متوجه این حقیقت وحشتناک در مورد آن صابونها شدیم. اگر ما در داخل محله یهودیها متوجه این موضوع می شدیم هر قالب از صابونها را با مراسم تشیع جنازه خاص یهود در گورستان ماریسین دفن می کردیم. ما بدون این که بدانیم، از استخوان و گوشت عزیزان کشته شده خود برای شستن بدن استفاده می کردیم.»
نسه گودین در بهار سال 1944 از محله یهودیان لیتوانی به اردوگاه اشتوتهوف منتقل شد. در سال 1983، او طی مصاحبه ای این چنین گفت:
«آن روز آنها به ما اجازه استحمام و یک قالب صابون دادند. بعد از جنگ فهمیدیم که آن صابون از چربی خالص بدن یهودیها ساخته شده بود و حروف اول این عبارت بر روی صابونها حک شده بود. تا آنجا که می می دانم، شاید بخشی از چربی بدن پدرم در صابونی که بدن خود را با آن شستم بوده باشد. می توانید حدس بزنید این فکر چه احساسی به من می دهد؟»
مل مرملستاین، یکی از زندانیان سابق آشویتز، که در فیلم تلویزیونی «هرگز فراموش نکن» در سال 1991 بازی کرد، در سال 1981 تحت سوگند شهادت داد که او و سایر زندانیهای ارودگاه از صابونهایی استفاده می کردند که از چربی انسان ساخته شده بود. او اصرار داشت که هیچ تردیدی در این مورد وجود نداشت که صابونی که خود را با آن شسته است از اجساد یهودیها ساخته شده است.
مراسم بزرگداشت یهودیان تبدیل شده به صابون در یک کنیسه با حضور بازماندگان ! هولوکاست
(لینک دانلود فیلم)
ویزنتال و صابون
سیمون ویزنتال، «شکارچی معروف نازی»، داستان صابون را در مجموعه ای از مقالات منتشر شده در سال 1946 در روزنامه جامعه یهودیان اتریشی به نام Der Neue Weg تکرار کرد. او در اولین مقاله نوشت:
«طی آخرین هفته های ماه مارس، مطبوعات رومانی خبر عجیبی را گزارش کردند: در شهر کوچک رومانیایی فولتیسنی، بیست جعبه صابون در گورستان یهودیان با احترام و مراسم مذهبی کامل دفن شدند. این صابون اخیراً در یک انبار نظامی سابق آلمانها کشف شده است. روی جعبه ها حروف RIF به معنی «چربی خالص یهود» حک شده بود. قرار بود این جعبه ها به دست وافن اس اس برسد. کاغذی که به دور آن پیچیده شده بود نشان می دهد که صابونها از اجساد یهودیها ساخته شده اند. با کمال تعجب، آلمانیهای دقیق فراموش کردند توضیح دهند آیا صابونها از بدن کودکان، دخترها، مردها یا افراد کهنسال ساخته شده است.»
![]() |
سیمون ویزنتال یهودی: آلمانی های منضبط، فراموش
کردند توضیح دهند آیا صابونها از بدن کودکان، دخترها، مردها یا افراد کهنسال ساخته
شده است [!] |
ویزنتال ادامه داد:
«بعد از سال 1942، مردم لهستان به خوبی می دانستند که آن صابونها از چه ساخته می شوند. برای دنیای متمدن قابل تصور نیست که نازیها و زنان آنها در لهستان چگونه در مورد این صابونها فکر می کردند. آنها هر قالب صابون را به شکل یهودی می دیدند که نتوانسته است به یک فروید، ارلیش یا انیشتین دیگر تبدیل شود.»
![]() |
ویزنتال: یهودیان هر قالب صابون را به شکل یک یهودی می دیدند که نتوانسته است به یک فروید، ارلیش یا انیشتین دیگر تبدیل شود. |
تبلیغات فراوان در مورد صابون یهودی
پس از چندین سال، برخی مورخان مشهور از داستان صابون سازی دفاع کرده اند. مورخ روزنامه نگار، ویلیام شایرر، در پرفروشترین کتاب خود به نام، ظهور و سقوط رایش سوم، مکرراً به این موضوع اشاره می کند.
متخصص برجسته تبلیغات جنگی شوروی، به نام ایلیا اهرنبرگ، طی خاطرات بعد از جنگ خود می نویسد: «من در دست خود یک قالب صابون که عبارت چربی خالص یهودی بر روی آن حک شده است دارم که از اجساد مردمی که کشته شده اند ساخته شده است. ولی لازم نیست در مورد این قبیل چیزها صحبت کرد چون هزاران کتاب در مورد آنها نوشته شده است.»
![]() |
اهرنبرگ، یهودی دروغ پرداز و متخصص ارشد جنگ روانی شوروی در جنگ جهانی دوم: من در دست خود یک قالب صابون دارم که عبارت چربی خالص یهودی بر روی آن حک شده است |
در یک کتاب درسی استاندارد مطالعات تاریخی که در دبیرستانهای کانادا تدریس می شود و نام آن «کانادا: قرن بیستم» است، نوشته شده است که آلمانها اجساد قربانیان یهودی خود را برای تولید صابون می جوشاندند. جزوه کالبد شناسی نازیسم، که توسط «ائتلاف ضد رسوایی» صهیونیستی بنای بریث (B'nai B'rith) نوشته شده است، می گوید: «بی رحمی نازیها به کشتار انسانها ختم نشد. مقادیر فراوانی صابون از اجساد کسانی که کشته شده بودند ساخته شده بود.»
کتاب «اردوگاههای مرگ هیتلر» که در سال 1981 نوشته شد شرح مفصلی از داستان صابون ارائه می دهد. مؤلف کتاب، کانیلین فیگ، در عین اذعان به این که «برخی از مورخان ادعا می کنند که تولید صابون توسط نازیها از چربی انسانی تنها یک شایعه است» با این حال این داستان را قبول می کند چون «بیشتر کارشناسان اردوگاه در اروپای شرقی داستانهای مربوط به صابون را تأیید کرده اند و انواع قالبهای صابون ساخته شده از اجساد انسانها در اروپای شرقی به نمایش گذاشته شده است و من طی سالیان متمادی نمونه های فراوانی از آنها را دیده ام.»
آرتور اشنایرر، خاخام ساکن نیویورک، این داستان را در جلسه افتتاحیه بزرگترین گردهمایی هولوکاست در تاریخ تکرار کرد. در مراسم دعایی که طی «گردهمایی بازماندگان یهودی هولوکاست در آمریکا» در شهر واشنگتن در ماه آوریل سال 1983 برگزار شد، خاخام اعلام کرد: «ما قالبهای صابونی را که حروف مخفف RJF (به معنی چربی خالص یهود) روی آنها حک شده بود به خاطر داریم که از اجساد عزیزان ما تهیه شده بود.»
برملاشدن ماهیت دروغ افسانه
علیرغم تمامی شواهد به ظاهر تکان دهنده، اتهام تولید صابون توسط آلمانها از اجساد انسانها دروغ است و مورخان هولوکاست اکنون به این موضوع اذعان دارند. حروف مخفف RIF که تصور می شود مخفف عبارت «چربی خالص یهود» باشد، در واقع مخفف عبارت «مرکز رایش برای تهیه چربی صنعتی» بود. این مرکز یک سازمان آلمانی مسئول تولید و توزیع صابون و محصولات شوینده در زمان جنگ بود. صابون RIF کیفیتی پایین داشت و فاقد هر گونه چربی انسانی و غیرانسانی بود.
کمی بعد از جنگ، دفتر دادستان شهر فلنزبورگ آلمان، دست به اقدامات قانونی بر علیه دکتر رودلف اسپانر به دلیل نقش او در تهیه صابون انسانی در مؤسسه دانزیگ زد. ولی بعد از یک سلسله تحقیقات، وی بدون سر و صدا از این اتهام تبرئه شد. در نامه ای که در ماه ژانویه 1968 نوشته شد، دفتر دادستان اعتراف کرد که بر اساس تحقیقات آن دفتر هیچ صابونی طی مدت جنگ در مؤسسه دانزیگ تولید نشده است.
![]() |
والتر لاکوئر، تاریخ دان حامی هولوکاست: داستان صابون انسانی از اساس نادرست است. |
اخیراً والتر لاکور، مورخ آلمانی آنچه را که در سال 1980 در کتاب خود، راز دهشتناک، به عنوان «تاریخ غیر قابل انکار» آورده بود تکذیب کرد و گفت که داستان صابون انسانی از اساس نادرست است. گیتا سرنی، یک مورخ یهودی دیگر در کتاب خود به نام «سفر به تاریکی» می نویسد: «این داستان پذیرفته شده که اجساد قربانیان به صابون و کود تبدیل می شده است توسط اداره مرکزی تحقیق در مورد جنایات نازیهای لودویگزبورگ تکذیب شده است.»
دبورا لیپشتات، استاد تاریخ مدرن یهود نیز به همین ترتیب ضمن تاریخ نویسی مجدد در سال 1981 اظهار داشت: «حقیقت این است که نازیها هرگز از اجساد یهودیان یا هر کس دیگر برای تولید صابون استفاده نکردند.»
![]() |
دبورا لیپشتات، از مهمترین حامیان افسانه هولوکاست: «حقیقت این است که نازیها هرگز از اجساد یهودیان یا هر فرد دیگر
برای تولید صابون استفاده نکردند.»
|
در آوریل سال 1990، پروفسور یهودا بائر از دانشگاه عبری اسراییل، که از مورخان برجسته حامی هولوکاست است، و نیز شموئیل کراکوسکی، مدیر بخش آرشیو مرکزی هولوکاست یاد واشم در اسراییل تأیید کردند که داستان صابون انسانی حقیقت ندارد. به گفته باوئر زندانیهایی که در اردوگاهها نگهداری می شدند آماده پذیرش هر گونه داستان وحشتناک در مورد آلمانها بودند. با این حال وی نازیها را مسئول انتشار این داستان دانست.
در حقیقت، کسانی که در زمینه داستان صابون باید مورد سرزنش قرار بگیرند افرادی مانند سیمون ویزنتال و استفان وایز و نیز سازمانهایی مانند کنگره جهانی یهود و نیز قدرتهای فاتح متفقین هستند که هیچ یک از آنها تا کنون بابت اشاعه این دروغ عذرخواهی نکرده اند.
عقب نشینی ظاهری مدافعان هولوکاست از افسانه صابون
چرا باوئر و کراوسکی به این نتیجه رسیدند که اکنون زمان مناسبی برای رد رسمی داستان صابون است؟ خود کراوسکی به این نکته اشاره می کند که بخش بزرگی از دلیل این عقب نشینی تاکتیکی به منظور نجات باقیمانده داستان هولوکاست با خلاص شدن از دست سست ترین و دروغ ترین بخشهای آن است.
در مواجهه با چالش تجدید نظر طلبی، داستانهایی مانند داستان صابون که اثبات دروغ بودن آنها بسیار ساده است می توانند دردسر ساز باشند چون آنها باعث ایجاد تردید در مورد کل افسانه هولوکاست می شوند. به گفته کراوسکی: «مورخان به این نتیجه رسیده اند که هیچ صابونی از چربی انسانی ساخته نشده است. زمانی که این همه آدم اصل هولوکاست را انکار می کنند، چرا بهانه ای برای نفی این حقیقت در اختیار آنها قرار دهیم؟»
بی صداقتی افرادی که دست به چنین سازش دیر هنگامی با حقیقت می زند از آنجا مشخص می شود که آنها متوجه نیستند افسانه صابون رسماً در دادگاه نورمبرگ «تأیید» شده بود و همچنین این که آنها اکراه دارند در مورد تأثیر آن «تأیید» بر اعتبار دادگاه نورمبرگ و سایر جنبه های داستان هولوکاست صحبت کنند.
تفاوتی چشمگیری که بین تکذیب فوری داستان صابون توسط دولت انگلیس پس از جنگ جهانی اول و تأیید رسمی داستان بی پایه مشابه آن در جنگ جهانی دوم توسط نیروهای متفقین وجود دارد نه تنها نشان دهنده عدم صداقت بسیاری از مورخان غربی است، بلکه نشان دهنده انحطاط کلی هنجارهای اخلاقی غرب طی این قرن است.
نقش مخرب شایعات زمان جنگ
داستان صابون انسانی یک بار دیگر نشان دهنده تأثیر عظیمی است که یک شایعه زمان جنگ می تواند به محض پذیرفته شدن داشته باشد به خصوص هنگامی که به صورت یک دروغ تبلیغاتی توسط افراد متنفذ و سازمانهای قدرتمند اشاعه یابد. این که این همه افراد باهوش و متفکر اصولاً پذیرفته باشند که آلمانها اقدام به توزیع صابونهایی کرده باشند که روی آن حروف اختصاری نوشته شده باشد که نشان دهد آنها از چربی انسانی درست شده اند بیانگر این موضوع است که حتی چرندترین جنبه های داستان هولوکاست چه اندازه سهل و ساده به عنوان حقیقت، مورد پذیرش قرار می گیرند.