بیانیه میر حسین درباره اعدام 5 تروریست وابسته به منافقین
عناصر اعدام شده اساساً ارتباط مستقیمی با حوادث پس از انتخابات نداشتند و مدت ها قبل از آن طی بمب گذاری در شیراز و تهران بازداشت شده بودند اما گروهک های متبوع آنها (تندر با گرایش سلطنت طلبانه و پژاک با گرایش تجزیه طلبانه) هر دو در حوادث پس از انتخابات هم جزو صحنه گردانان و اغتشاش سازان بودند
اعدام 5 تروریست وابسته به 2 گروهک جنایتکار پژاک و تندر به بهانه ای تازه برای رسوایی صحنه گردانان فتنه سبز تبدیل شد.
عناصر اعدام شده اساساً ارتباط مستقیمی با حوادث پس از انتخابات نداشتند و مدت ها قبل از آن طی بمب گذاری در شیراز و تهران بازداشت شده بودند اما گروهک های متبوع آنها (تندر با گرایش سلطنت طلبانه و پژاک با گرایش تجزیه طلبانه) هر دو در حوادث پس از انتخابات هم جزو صحنه گردانان و اغتشاش سازان بودند.
در پی این ماجرا موسوی بیانیه ای به حمایت از اعدام شده ها صادر کرد تا ثابت کرده باشد تروریستهایی که سالها (قبل و به ویژه بعد از انتخابات سال گذشته) در ایران بمبگذاری و جنایت کردند و شهروندان بی گناه را به شهادت رساندند، همان هدفی را دنبال می کنند که سران فتنه پی گرفته بودند و این نقش های جداگانه همان نقش هایی بود که از سوی سازمان های جاسوسی پشت صحنه گروهک هایی نظیر تندر و پژاک (موساد، MI6 و سیا) دیکته شده بود.
موسوی در بیانیه خود، تروریست ها را تعمداً "شهروند " جا زد و با وجود اینکه از روند دادرسی اغلب 5 تروریست اعدام شده بیش از یک سال می گذرد، تلاش کرد احکام صادره را زیر سأال برده و ضمناً به انتخابات ربط دهد!
همزمان با موسوی گروهک تروریستی کومله هم خواستار اعتراض به اعدام افراد یاد شده گردید و جالب تر اینکه، یک روز قبل از بیانیه موسوی، گروهک فدائیان خلق از خارج کشور بیانیه ای تحکیم آمیز خطاب به موسوی و کروبی صادر و از آنها خواسته بود اعدام 5 تروریست یاد شده را محکوم کنند!
24 ساعت بعد موسوی از دستور مرکزیت فدائیان خلق اطاعت کرد و بیانیه کذایی را صادر کرد.
موسوی اما توضیح نداده جرم ده ها نفری که در حسینیه ای در شیراز با بمبگذاری گروهک انجمن پادشاهی (تندر) به خاک و خون کشیده شدند - و از جمله چند کودک معصوم و سوگوار اهل بیت(ع) - چه بود که حال قاتلان آنها مورد حمایت سران فتنه قرار می گیرند.
در این میان سایت بیبیسی انگلیس فرصت را غنیمت شمرده و با تأکید بر لزوم حمایت سران فتنه از تروریستهای اعدام شده پرسید که آیا جنبش سبز هم خودی و غیر خودی دارد؟
حمایت بیبیسی از اعضای گروهک های تروریستی تندر و پژاک از آن جهت قابل تأمل است که اسناد متعددی از اقامت سران گروهک تندر در لندن و حمایت سازمان جاسوسی MI6 از آنها موجود است.
بیبیسی در عین حال با اشاره به برخی نگرانی ها درباره مواضع متناقض موسوی و کروبی نوشت: هرگونه اظهارنظر سران جنبش سبز در مورد اعدام های اخیر که در ارتباط با "مبارزه مسلحانه " و "محاربه " بوده است، می تواند موقعیت آنها را به خطر بیاندازد و فرصت دهد تا دولت ایران اتهام "برانداز " را راحت تر به مخالفان وارد کند. جنبش سبز حرکت در "چارچوب " قانون اساسی را سرلوحه خود قرار داده و سران آن بر پایبندی خود به نظام جمهوری اسلامی، بارها تأکید کرده اند. بنابراین نمی توان انتظار داشت که در برابر برخورد با "اقدام مسلحانه علیه نظام " جبهه گیری کنند.
بیبیسی اما در پایان تأکید کرد که جنبش سبز خودی و غیرخودی نمیشناسد(!)
گفتنی است میرحسین موسوی پس از اقدامات خیانت آمیز و رسوایی هم که نیروهای میدانی فتنه و آشوب در روز عاشورای حسینی به بار آوردند، حرمت شکنان حضرت اباعبدالله را مردان خداجو توصیف کرد.
اکنون باید پرسید تفاوت موسوی با گروهکهای ماتریالیست، منکر اسلام و دین، وابسته به استکبار و تروریست چیست که تا این اندازه نسبت به آنها ابراز همدلی میکند.
خوش بینانهترین قضاوت (اگر نگوییم موسوی علناً و با اراده قصد خیانت دارد) این است که جبهه استکبار و گروهکها، آتوهای جدی از موسوی دارند که او را مجبور کردهاند به عنوان یک گروگان فاقد اختیار به هر نحو که آنها خواستند عمل کند و کوچکترین اعتراضی نکند، ولو حمایت علنی از تروریستهای آدم کش و مزدور.
متن بیانیه میر حسین به این شرح است
اعلام اعدام ناگهانی پنج نفر ازشهروندان کشور بدون آنکه توضیحات روشن کننده ای از اتهامات و روند دادرسی ومحاکمات به مردم داده شود شبیه روند ناعادلانه ای است که در طول ماه های اخیر منجر به صدور احکام شگفت آور برای عده زیادی از زنان ومردان خدمتگزار وشهروندان عزیز کشور ما شده است.
وقتی قوه قضائیه از طرفداری مظلومان به سمت طرفداری از صاحبان قدرت ومکنت بلغزد مشکل است که بتوان جلوی داوری مردم را در مورد ظالمانه بودن احکام قضایی گرفت. چگونه است که امروز محاکم قضایی از آمران وعاملان جنایتهای کهریزک و کوی دانشگاه و کوی سبحان وروزهای۲۵ و۳۰ خرداد وعاشورای حسینی میگذرند وپرونده های فساد های بزرگ را باز نشده می بندند وبه صورت ناگهانی در آستانه ماه خرداد ، ماه آگاهی وحق جویی پنج نفر را با حواشی تردید بر انگیز به چوبه های دار می سپارند؟ آیا این است آن عدل علوی که به دنبالش بودیم؟