سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای                                                            حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای
سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای                                                            حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای

سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای

خبری سیاسی تحلیلی

>>تحلیلی بر پاور پوینت فتنه//مطالبی که فتنه گران،خود منتشر کردند

تحلیلی بر پاور پوینت فتنه//مطالبی که فتنه گران،خود منتشر کردند(۱) 

بهزاد نبوی:احمدی نژاد که عددی نیست،آن کس و آن مرکزی را باید تحت فشار بگذاریم که اصلی ترین نقش را دارد؟  

 

 

اخیرا پاورپوینتی در سایت های ضد انقلابی منتشر شده است که حاوی روشنگری هایی درباره جریان فتنه تا سه ماه پس از انتخابات می باشد. این مطالب قبلا در سایت های متعدد منتشر شده بود

اخیرا پاورپوینتی در سایت های ضد انقلابی منتشر شده است که حاوی روشنگری هایی درباره جریان فتنه تا سه ماه پس از انتخابات می باشد. این مطالب قبلا در سایت های متعدد منتشر شده بود. اما فتنه گران برای اینکه ذهن مردم را از محتوای این گزارش منحرف کنند ، به آن جنبه امنیتی داده و ادعا کردند این پاورپوینت سند شورای عالی امنیت ملی است.
سران و عناصر موثر جریان فتنه که در سوابق خود فعالیت امنیتی و اطلاعاتی دارند، بهتر می دانند، اگر سندی امنیتی باشد، حاوی علائم و ویژگی هایی است که این پاورپوینت فاقد آن است. اصولا در قالب پاورپوینت هر مطلبی قابل انعکاس است و هر پاورپوینتی را نمی توان سند امنیت ملی دانست. سر برگ اسناد طبقه بندی شده برای کسانی که در جریان چنین مسائلی هستند، کاملا مشخص است.
آنچه مسلم است اینکه مساله اول سند بودن یا نبودن پاورپوینت نیست؛ مهم مطالبی است که جریان فتنه گر را رسوا می کند و از خیانت ها و توطئه های آنها در کوران حوادث پس از انتخابات پرده بر می دارد.البته غالب مطالب و ترکیب محتوای ارایه شده در این پاورپوینت بارها و بارها در رسانه های اصولگرا و مستقل و پایگاه های اطلاع رسانی منتشر شده است، حتی این مطالب در دادگاه های فتنه بارها و بارها اعتراف گردیده است.

 جالب این است که فتنه گران تاکنون هیچیک از مطالب عنوان شده را تکذیب نکرده اند .مثلا درباره موسوی خوئینی ها و دخالت وی در ساماندهی آشوب ها مطالب تکان دهنده ای مطرح شده که تاکنون از سوی وی تکذیب نشده است.پاورپوینت بعضا حاوی مطالبی است که ممکن است جزء متشابهات و یا تندی هایی نسبت به برخی افراد خادم یا ضعیف الایمان باشد یا درباره برخی افراد غلو هم کرده باشد،اما محتوای گزارش در کلان عبرت آموز است.بحث اصلی این است که جریان فتنه و سران آن نمی خواهند مردم از این فتنه گری ها و رسوایی ها مطلع باشند. پیشاپیش از برخی تعابیر مطرح شده از سوی جریان فتنه از مردم عزیزمان عذرخواهی می کنیم و در عین حال دانستن چنین مطالب خباثت آمیز را حق آنان می دانیم.

توجه مخاطبان محترم را ذیلا به مطالعه متن مقاله تحلیلی محمد سعید ذاکری در باره پاورپوینت فتنه جلب می کنیم:

 در پی ایراد یک سخنرانی پیرامون افشای پست صحنه عملیات "فتنه " سال 88 و انتشار آن در دست عموم مردم که به عنوان "سخنرانی سردار مشفق " معروف شد، حلقه اصلی فتنه‌انگیزی علیه انقلاب اسلامی ملت ایران متوجه شد که با مطالبی روبرو است که راه انکار و توجیه برخی موارد آن مسدود است. از سویی نیز سکوت در برابر این افشاگری‌ها موجب اثبات بیشتر حقایق نهفته در آن بوده، ریشه‌های آن را برملا ساخته و روند فتنه‌انگیزی را دچار سکته ناگهانی می‌ساخت.

از اینرو بود که همانگونه که در رسانه‌ها نیز آمد اتاق فکر فتنه در صدد برآمد تا به هر نحو ممکن خود را از زیر بار فشارهای خرد کننده افکار عمومی نسبت به این امطالب روشنگرانه رها ساخته و بدین ترتیب جنجال رسانه‌ای - البته با فاصله زمانی که حاکی از ترس و اضطراب فتنه‌گران بود - در همین راستا سازماندهی شد. متعاقب آن تنظیم شکایت تبلیغاتی 7 فتنه‌گر از سخنران یاد شده در دستور کار قرار گرفت. گو آنکه 7 نفر یاد شده عمله این جریان بوده و نسبت به فرماندهان اصلی پشت صحنه نقش اصلی را ایفا نمی‌کردند. گویا این 7 نفر به عنوان پیش مرگ فرماندهان اصلی وارد صحنه شده و در جایی که سران بخاطر آبروریزی و عدم وجود سند برای اثبات کذب بودن مطالب منتشر شده نمی‌توانستند نقش ایفا کنند، اینان برای ورود به میدان فضا سازی رسانه‌ای ماموریت یافتند. این در جایی بود که البته این فضاسازی‌ها در عمل نیز نتوانست بهره‌ای ‌برای فتنه‌گران ایجاد نموده و منجر شد تا سخنرانی یاد شده بیشتر مورد اقبال و توجه و دقت عمومی قرار گیرد.

 "از قضا سرکنگبین صفرا فزود/ روغن بادام خشکی می‌نمود "

دست و پا زدن‌های جریان فتنه آنان را بیشتر در مرداب فرو رفته پایین کشید. هم از اینرو بود که طراحی حلقه جدید فتنه‌انگیزی کلید خورد. این حلقه که با جار و جنجال رسانه‌ای در هفته‌های اخیر از سوی رسانه‌های هتاک وابسته به این جریان نیز همراه بود مدعی بود که "پاور پوینت " سخنان سردار مشفق نیز که حاکی از اسناد محرمانه نظام اسلامی بوده را بدست آورده است.

فتنه‌گران بدین وسیله می‌خواستند ادعا کنند که با دست آوردن این باصطلاح اسناد اولا ضربه‌ای به نظام اطلاعاتی و امنیتی کشور وارد آورده و ثانیا اسناد "مهم " ی از نظام اسلامی تهیه کردند که در جهت تأیید اهداف فتنه‌گران و اثبات ادعاهای واهی آنان بوده است. این بار نیز تیر فتنه به سنگ خورده و آنان گامی در جهت اثبات "فتنه عمیق " علیه نظام اسلامی و به هدف مقابله با ساختارهای انقلابی و ارزشی ملت ایران طراحی کرده بودند.

واضح است که نگارنده از منظر خود بدین مطلب می‌نگرد هم ازاین روست که دستگاه قضایی و مراجع امنیتی، مراجع صالح اظهار نظر در این رابطه و تشخیص صحت و عدم صحت این متن هستند. چنانچه حتی اگر روزی نیز اثبات شود که چنین متنی - که البته هیچگاه در طبقه بندی‌های اطلاعاتی در رده فوق سری جای نگرفته و حداکثر طبقه‌بندی "محرمانه " خواهند داشت - از مراجع ذیصلاح به سرقت رفته و در رسانه‌های فتنه منتشر شده، لکه ننگ دیگری بر جبین سیاه سران فتنه و حلقه‌های مرتبط با آن - از لندن گرفته تا تهران - خواهد نشاند.

 در این زمینه نکاتی قابل ذکر است:
1 - جنجال رسانه‌ای پیرامون این متن ،خود حاکی از بلاهت بیش از حد منتشرکنندگان آن بوده است. عمق این جنجال بر پایه‌ای استواراست که سعی اصلی آن "فوق سری " نشان دادن متن یاد شده بود. این در حالی است که قریب به اتفاق مطالب منتشر شده در پاورپوینت معروف، چندی قبل از آن در رسانه‌‌ها، محافل سیاسی و مطبوعاتی و حتی سخنرانی سردار مشفق مطرح شده و نکته منتشر ناشده‌ای آن هم به صورت "فوق سری "! ندارد. ضمن آنکه تنها سند مطرح، انتشار متن یاد شده در قالب "پاور پوینت " است. و بطلان این سند نیز به خوبی قابل اثبات است چرا که تهیه پاور پوینت امری شاق و غیر قابل انجام نیست. کافی است دانشجو یا استادی با اختصاص مدت زمانی کافی چنین مطالبی را جمع‌آوری کرده و در قالب پاورپوینت ارائه نماید.

ذوق زدگی بیش از حد فتنه‌گران و القای فوق سری بودن متن یاد شده، همانقدر جذاب است که سخنان و حرکات طنز آمیز و ابلهانه یکی ازعمله‌های بیسواد جریان فتنه - که می‌خواهد در جمله سران فتنه قلمداد شود - جذاب است.

2 - پیرامون اصل انتشار متن یاد شده در سایت‌های فتنه گران نقل قول‌ها و تحلیل‌های متفاوتی در محافل سیاسی مطرح است. گزاره‌ای از این تحلیل‌ها حاکی از آن است که موقعیت فعلی بسیار شکننده و رو به زوال جریان فتنه از یکسو، عدم همراهی قاطبه ملت از سوی دیگر و نیز برخی پالس‌های مثبت پنهانی از سوی مثلث خاتمی‌، هاشمی و سید حسن - که تا دیروز اتحادی راهبردی با جریان فتنه را دنبال می‌کردند - به نظام اسلامی باعث شده تا حلقه فتنه‌انگیزان با طراحی و یا انتشار زمانی آن در حال حاضر به افراد یاد شده هشدارهایی صریح ارائه نمایند. به گونه‌ای که انتشار این متن و مانور رسانه‌ای روی آن به مثابه حق‌السکوت جریان فتنه از ایشان تلقی شده و از ادامه همراهی احتمالی و یا حفظ چارچوب‌‌های نظام اسلامی توسط آنان جلوگیری کرده و بدین ترتیب زوال حتمی جریان فتنه را اندکی به عقب اندازند.

این جریان به خوبی می‌دانند که موسوی و کروبی، مرده‌های سوخته شده سیاسی و مهره‌های مضحک این جریان‌اند که نه کارایی دارند و نه می‌توان در ادامه مسیر به ایشان چشم داشت. حفظ مثلث یاد شده برای جریان فتنه حداقل می‌تواند قدرت چانه‌زنی آنان با نظام اسلامی را- به زغم ناصحیح ایشان - بالا برد.

 صرف نظر از تحلیل این تحلیل و میزان صحت سنجی آن، تنها در مورد کارآمدی مثلث یاد شده می‌توان گفت آن زمان که افراد یاد شده همراهی راهبردی خود با جریان فتنه را به پیش می‌بردند نیز نتوانستند کاری از پیش برند تا چه رسد به زمانی که پرده از برخی اعمال نهانی آنان برداشته شده است.

تحلیل دیگر نیز انتشار این متن را از جمله حماقت‌های جدید جریان فتنه و نشان دیگری بر پایان این جریان ارزیابی کرده و چون ناظر به نتیجه انتشار این متن است متذکر می‌شود که به دلیل مطالب متن یاد شده، حاصل جمع آن، هیچ فایده‌ای برای فتنه‌گران در برنداشته و آنان را بیش از پیش رسوا ساخته است.

3- فرصت انتشار متن یاد شده آن هم از سوی رسانه‌های فتنه‌گر، فرصت ایده‌آل و مطلوبی است که فرماندهان پشت صحنه سران فتنه و حلقه‌های وابسته به ایشان پاسخگوی عملکرد به شدت هتاکانه خود در مقابل نظام اسلامی باشند. خاتمی، مهدی هاشمی، موسوی خوئینی‌ها، بهزاد نبوی، موسوی، و سایر وابستگان! در محاکم صالح قضایی و نیز در رسانه‌ها پاسخ دهند که موضع آنان نسبت به این متن و نیز سخنرانی یاد شده چیست؟ اگر خود منکر این سخنان و رفتار و عملکرد خود هستند با شواهد و قرائن متقن و واقعی که موید متن یاد شده بوده و همه ملت ایران آنرا لمس کرده و بابن دندان چشیدند چه خواهند کرد؟ این در حالی است که تاکنون نه تنها این جماعت، اندک تکذیبی نسبت به این متن ارائه ندادند که اقدامات بعدی آنان نیز در همان مسیر تفسیر می‌شود.

4 - آگاهان سیاسی می‌دانند زمانیکه هنگامه محاکمه و رو شدن اسناد نظام اسلامی از سران فتنه، فرماندهان پشت صحنه و حلقه‌های وابسته فرا رسد چه از لحاظ حجم، چه از حیث کیفیت و چه از لحاظ بازه زمانی دربرگیری، این اسناد غیر قابل قیاس با متن یا سخنرانی یاد شده بوده و آنچه نظام اسلامی از هتاکی‌ها و فتنه‌انگیزی‌های ایشان در اختیار دارد بسی فراتر از این حجم است. از اینرو جلوه دادن این متن به عنوان متن نهایی! نظام علیه فتنه‌گران خود سندی بر بلاهت منتشر کنندگان آن است.

 5 - پرواضح است که مانور تبلیغاتی بر سر این متن، حداقل با هدف انحراف اذهان عمومی از مطالبه محاکمه و مجازات ظالمان اصلی متعدی به حیثیت نظام اسلامی صورت گرفته است. حال آنکه اکثر مطالب این متن، خود گواهی بر غیر قابل تردید بودن ضرورت برپایی این محاکمه و مجازات فرماندهان اصلی عملیات فتنه است. مطالبه عمومی ملت از دستگاه قضایی همچنان بر جای خود باقی است و امید می‌رود تا با بصیرت بیش از پیش در این مجموعه، اراده برخود با فتنه‌انگیزان هر چه زودتر عملیاتی شود.

6 - خواننده متن یاد شده اگر متن مورد نظر را در کناری نهد، وتنها با مرور حوادث و اتفاقات سال 88 در ذهن و مشاهده تیتر رسانه‌ها به یقیین به گزاره‌ای دست می‌یابد که با خواندن آن دریافته است. از اینرو می‌توان گفت که تواتر این نقل قول‌ها و همخوانی آن با حوادث واقعی رخ داده شده، آنچنان بالا است که انکار و یا توجیه آن فایده‌ای در بر نداشته و بدلیل وجود اسناد ظاهری، راهی جز پاسخگویی باقی نمی‌ماند.

7 - آنچه در این بین قابل ملاحظه است آنکه در متن منتشر شده از سوی فتنه‌گران نام و عملکرد برخی از سران فتنه نظیر شخص برپا کننده این غائله به فراموشی سپرده شده است. ضمن آنکه علاوه بر وی افرادی نظیر مهدی هاشمی، کروبی، موسوی خوئینی‌ها و ... نیز بسیار بیش از این که در متن، مورد اشاره قرار گرفته دچار فتنه‌انگیزی - در مقطع مورد اشاره متن منتشره - شده‌اند.

 8 - لازم است که در این مجال به اندکی از آنچه در متن یاد شده آمده اشاره شود. بدیهی است که انتشار آن می‌تواند ذهنیت مردم را روشن‌تر کرده و قضاوت آنان را به یاری طلبید .
این بخش در 6 زیر شاخه ذیل قابل احصا است:
1-8: مقابله با ولایت فقیه به عنوان اساس و پایه نظام اسلامی
2-8: نقش و اقدامات هاشمی رفسنجانی در حوادث فتنه
3-8: هماهنگی‌های جریان فتنه با دشمنان خارجی و بیگانه
4-8: تعبیه اهرم فشار به نظام اسلامی از طریق ساماندهی اغتشاشات
1-4-8: تحریک مراجع تقلید به رویارویی با نظام اسلامی
5-8: باوربه عدم تقلب از سوی فتنه‌گران
1-5-8: برنامه‌ریزی برای نظرسازی و انتشار آن به عنوان نظرسنجی
6-8: مقابله با ساختارهای اصلی نظام اسلامی
و اما تفصیل این بخش:
1-8:
مقابله با ولایت فقیه به عنوان اساس و پایه نظام اسلامی

سرا ن فتنه که تاکنون به صورت صریح در مورد متن منتشر شده توسط پایگاه‌های رسانه‌ای خود در جریان هتاک سبز ،واکنشی نشان ندادند اینک باید پاسخگو باشند که نظر ایشان در رابطه با این اهداف ذکر شده در متن منتشر شده چیست؟آیا عملکرد علنی قریب یکساله آنان چیزی جز این اهداف ذکر شده بوده یا آنکه دقیقا همین اهداف را دنبال نموده‌اند؟زیر سئوال بردن مبانی انقلاب ،امام و رهبری و قرار دادن نوک تیز حملات و تهاجمات رسانه‌ای و تبلیغاتی و هتاکی‌ها و جسارت‌ها به ساحت رهبری وقایعی بود که به وقوع پیوست و امری پنهان و مخفی نمی‌نمود.چنانچه در متن منتشر شده آمده است:
"هدف و استراتژی میان مدت و کوتاه مدت بلند مدت حذف رهبری و ولایت فقیه تغییر وتحدید قانون اساسی صدا وسیما شورای نگهبان نیروهای مسلح محدود کردن رهبری مصوبات مجلس حوزه دین و مذهب طرح محدودو پاسخگوکردن رهبری بازگشت به قدرت حذف احمدی نژاد به هر قیمت به وجود آوردن عزل رهبری توسط محاکم قضایی تدوین شرح وظایف جدیدبرای رهبری ، تشریفاتی کردن رهبری بدون کمک رهبری با عبور از مبانی دینی حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان "

 بی‌شک افرادی که نام‌ و متن عبارات و سخنان آنان در متن منتشر شده توسط حامیان رسانه‌ای جریان فتنه ذکر شده باید پاسخگو باشند که این عبارات و سخنان از سوی آنان صادر شده است؟ آیا چنین سخنانی را اساسا قبول دارند؟ البته در صورت انکار، برهان‌دیگری نیز موید این عبارات منتشر شده است و آن متن عملکرد این افراد و جریان وابسته به ایشان است که دقیقا منطق بر عبارات منتشر شده در فضای مجازی است. در این متن در ادامه هتاکی جریان فتنه نسبت به ساختار اصلی نظام اسلامی - ولایت فقیه - آمده است:

خاتمی : ( در راهپیمائی غیر قانونی 25/3/88) باور داشته باشید که رهبری از این جمعیت ترسیده است، و همین نقطه درست جای فشار وارد کردن است . موسوی خوئینی ها : ما باید بیائیم و توان بگذاریم به هر قیمتی آقای خامنه‌ای را از تخت پائین بکشیم . او باید بفهمد که این مملکت این طور نیست که ایشان باشد و هرجور بخواهد آن را به هر سمتی بکشاند . خاتمی و یارانش بالاخره کلی تجربه دارند.

ابطحی: موسوی به آقای کروبی پیغام داده بود که من تا آخر هستم . همچنانکه گفتم این کلمه تا آخر هستم بهترین رمز و اسم شب تلاش برای سقوط و حذف رهبری است .
انتخابات ریاست جمهوری اخیر ، که قطعاً تمهیدی همه جانبه برای حذف رهبری بود ، دارای عقبه قدرت مند و کینه توز داخلی در سطوح مدیریت های مختلف نظام هم بود که مدیریت این پروژه را در موارد بسیاری به عهده گرفتند تا در انتخابات اعلام عملی پایان دوران رهبری رهبر معظم انقلاب را مطرح کنند . بحث این انتخابات که ازدو سال پیش کلید خورد به دو دلیل می توانست حذف و یا کم اثر کردن رهبری را در خود داشته باشد یکی به این دلیل که احمدی نژاد بارها مورد حمایت رهبری قرار گرفته اند ودیگر اینکه تطابق شعارهای احمد ی نژاد با رهبری . به همین دلیل حذف احمدی نژاد به معنای حذف عملی رهبری تلقی می شد .

 موسوی خوئینی‌ها : ( در دیدار علی محمد حاضری) آیا با این اوضاع می توان مردم را به مدت یک الی سه ماه در خیابان ها و در جلوی چشم همه مردم دنیا نگاه داشت . می بایست از قضیه ابطال انتخابات فراتر برویم و این یک راه جدیدی است و این جمعیت الان به عنوان بازیکنان این جریان هستند . ما باید در موضوع تخلفات انتخاباتی ابتدا از آقای خامنه‌ای شروع کنیم که برق از سر شورای نگهبان می پرد . آیا این حضور مردمی می‌تواند به اعتصاب و تحصن بیانجامد؟برای آقای خامنه‌ای ابطال انتخابات به معنای این است که باید یک عقب نشینی را شروع کند که معلوم نیست ته آن به کجا کشیده می شود . کاری نکنید که این قضیه ظرف یک هفته بسته شود . اگر مهندس بتواند این حرکت را به روشی آرام اما مستمر تر تبدیل کند خیلی مفید است

بهزاد نبوی : ما باید از لجبازی هاشمی با احمدی نژاد بهره لازم را ببریم ما باید از شورای فقاهت آقای هاشمی دفاع کنیم و رهبری را منزوی نمائیم

موسوی خوئینی ها : انتخاب خاتمی در سال 76 یک سیلی به گوش حاکمیت بود اما ما نتوانستیم آن جریان را حفظ کنیم که همین مطلب هم باعث شد که حاکمیت دوباره خودش را بازسازی کند . انتخاب مجدد خاتمی نماد مخالفت با حاکمیت است

ابطحی : کروبی و موسوی البته در چند نقطه وحدت نظر هم داشتند . یکی از آنها اینکه در صورت رأی آوردن ولایت فقیه را مهار کنند
آقای خاتمی گفته بود ما هدف بزرگتری داریم . مهم این است که در انتخابات باید پیروز شویم و لذا نباید در ستاد افرادی باشند که روزنامه ها از آنان به عنوان جریان تندرو یاد کنند و اصل پروژه پیروزی در انتخابات که تنها راه مهار کردن رهبری است آسیب ببیند

 ابطحی : در مشارکت رضا خاتمی معمولاً صریح تر از دیگران در مورد رهبری حرف می زند . اصل دیدگاه رضا خاتمی در مورد رهبری این است که باید تا جایی که ممکن است در برابر نظرات ایشان مقاومت کرد تا ایشان در موضوعات مختلف عقب نشینی کنند .
متأسفم که باید اعتراف کنم که آقای خاتمی به اعتقاد من کمترین ارادت و علاقه را به رهبری -به عنوان رهبری نظام - دارد و برای اینکه در این انتخابات روی رهبری را کم کنند خیلی تلاش کرد . بارها در جلسات خصوصی به مامی گفت اگر انتخاب شویم دیگر آقای خامنه ای آن آقای خامنه ای قبلی نخواهد بود
موسوی خوئینی ها : این ولایت فقیه یک امر غیر عقلا یی است که واقعا هم هست عقلا یی به معنی امروز دنیا.

تاج زاده : به نظر من انقلاب اسلامی می تواند نظامی بدتر از رژیم شاه را در ایران مستقر کند . من استبداد دینی را هم برای اسلام و هم برای ایران بدتر از استبداد لائیک می دانم.

موسوی خوئینی ها : ما باید تکلیف خودمان را با این رژیم مشخص کنیم . ما مدیون امام هستبم ولی امام چیزهایی فرموده که با گذشت زمان نتیجه می گیریم که موفقیتی در آن نیست و حکومت دچار مشکل شده است .

 سید محمد خاتمی : اگر در این انتخابات احمدی نژاد سقوط کند عملاً رهبری حذف می شود . اگر به هر قیمیتی و به هر شکلی اصلاحات دوباره بر حوزه سیاسی و اجرایی کشور باز گردد، دیگر رهبری اقتداری در جامعه نخواهد داشت . سقوط اصولگرایان به معنای پایان اقتدار رهبری تلقی می شود . با شکست اصولگرایان باید قدرت آقای خامنه ای را مهار کرد.

موسوی خوئینی ها: من به دوستان گفتم اگر می خواهند در شورای نگهبان مطلبی در مورد انتخابات شروع کنند ابتدا از آقای خامنه ای شروع کنند و بگویند تخلفات از ایشان شروع شده است . ایشان ( رهبری ) می داند اگر یک قدم به عقب برود ( ابطال انتخابات ) باید تا آخرش عقب برود .

آغاجری : ما در دولت خاتمی یکی از پایه های ولایت فقیه را منهدم کردیم و با پیروزی موسوی در انتخابات همه پایه های ولایت فقیه را فرو خواهیم ریخت

بهزاد نبوی احمدی نژاد که عددی نیست . آن کس و آنجایی و آن مرکزی را باید تحت فشار بگذاریم که اصلی ترین نقش را دارد .بالاخره ما باید ببینیم با آقای خامنه ای چکار کنیم . اگر آقای خاتمی رفت ثبت نام کند بگوید که من ولایت مطلقه را تنها در چارچوب قانون اساسی قبول دارم و این یعنی محدود کردن رهبری.

 موسوی خوئینی ها : اگر احساس مردم این باشد که احمدی نژاد رای ندارد ولی رای بیاورد، آثار و تبعات سیاسی این مشکل به دوش آقای خامنه ای خواهد بود .

موسوی لاری: بالاخره آقای خامنه ای هم وارد یک چالش شده است که اگر حواسش جمع نباشد ممکن است این شتر درب خانه ایشان هم بخوابد و فقط قرار نیست درب خانه هاشمی بخوابد، حالا احمدی نژاد رئیس جمهور قانونی شده و مشکلی ندارد و هر چه هست متوجه آقای خامنه ای است .

موسوی خوئینی ها :اگر کسی شک داشته باشد که این جبهه ای که یک طرف آن آقای خامنه ای و یک طرف هم مهندس موسوی ، خاتمی و در کل مردم قرار گرفته اند، کدامیک حق هستند . این رفتارهای اینها ( حاکمیت ) دلیل این است که آنها باطل هستند . به نظر من اگر آقای خاتمی را مثل معین رد صلاحیت کنند بعداً ایشان حکم حکومتی را نپذیرد و از صحنه کنار برود .

موسوی خوئینی ها: الان ریاست جمهوری دو تا چهار سال است، می شود رهبری را دو تا 5 سال کرد و بعد از آن هم کنار برود . سال گذشته ما در کنگره سازمان مشارکت دعوت بودیم که مطالبی در خصوص موقتی بودن رهبری از آقای حجاریان مطرح اما من با آقای نبوی به این جهت که من و خاتمی آنجا نشسته بودیم اعتراض کردم که چرا چنین مطلبی در حضور ما خوانده شده است و این مطلب برای آینده تحزب و گروههای سیاسی مفید نیست حال درست است که ما هم در این موضوع - موقتی بودن رهبری - با شما هم عقیده هستیم .

 سران فتنه و صحنه گردانان پشت صحنه که این سران معلوم‌الحال را به رویارویی با نظام اسلامی فراخواندند عملکردی جز موارد یاد شده نداشتند. البته می‌توان علاوه بر مطالب یاد شده موارد متعدد و فراوان دیگری را نیز افزود و به واقع ادعا کرد که متن انتشار یافته اندکی از پرونده قطور هتاکی سران فتنه است و آن زمان که قرار بر محاکمه این افراد فرا رسد بایستی پاسخگو باشند که چرا چنین منافقانه و سالوس‌وار، ادعای همراهی با آرمان‌های ملت ایران داشتند اما در خفا چنین هتاکانه بدنبال هدم اساس نظام اسلامی، منزوی ساختن مردم و تحمیل نظرات خود به جمهمور مردم برآمدند.

مهدی هاشمی، خاتمی، موسوی خوئینی‌ها، موسوی، کروبی و سایر حلقه‌های مرتبط با جریان فتنه باید وادار به پاسخگویی شوند تا حقایق نهفته این جریان آشکارتر گردد چرا که به هر صورت آنچه فتنه 88 را تدارک دید، واقعیتی بود که حتی اگر هیچگونه مدرک و نوشتاری نیز از فتنه گران در میان نبود، به یقین می‌شد آنچه امروز در چنین متن‌هایی مشاهده می‌شود را دریافت.

.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد