آقایان مسئول!با لیبرال مسلکی مملکت ما درست نمیشود
بله در حقیقت اینها معکوس عمل کردن است، نعل وارو زدن است، فیلمساز ما مشکل دیگری نیز دارد که خودش اصلاً این فرهنگ وارداتی را در این خانواده نامنسجم و غربی را پذیرفته و لذا وقتی میخواهد عیب را ببیند آن را در خودش نمیبیند بلکه عیب را در مذهبیها میبیند
خبرنامه دانشجویان ایران گفتوگویی با فرجالله سلحشور انجام داد که موضوعاتی همچون عدم همخوانی سینمای کنونی کشور با گفتمان انقلاب، کم جراتی سینماگران برای کار در حوزه عدالت، تزریق پول به دستگاه فرهنگی و آخرین خبرها از فیلم حضرت موسی، در این مصاحبه مورد بررسی قرار گرفته است.
متن این مصاحبه در ذیل میآید:
* جناب آقای سلحشور در آثار سینمایی، ما شاهد آثاری هستیم که خیلی با گفتمان امام و انقلاب همخوانی ندارد، نظر شما به عنوان کسی که سعی دارد در جبهه انقلاب اسلامی آثاری را تولید کند، در مورد چگونگی ورود این گفتمان به هنر چیست؟
فرج الله سلحشور: تا آنجا که خاطره ملت ایران یاری میکند، همه به خاطر دارند که ما انقلاب فرهنگی کردیم، فرهنگ ما هم فرهنگ اسلامی است یعنی یک کشوری هستیم که با مبانی اسلام و اصول اسلام اداره میشود و همه امور آن را قرآن و اسلام قرار است تمشیت کند.
با این حال اگر در بعضی امور اینها ساری و جاری نیست این به اسلام بر نمیگردد، سینما هم از این قائده مستثنی نیست؛ مقوله فرهنگی که نسبتی با اسلام نداشته باشد اصلاً برای ما معنی ندارد.
امام و مقام معظم رهبری هم بارها و بارها به مسئولین تأکید کردهاند که ما سینمای اسلامی میخواهیم، ما فیلم ساز اسلامی میخواهیم، ما فیلم اسلامی میخواهیم، دهها بار تأکید کردند و متأسفانه مسئولان امر اصلاً به این دستورات مقام معظم رهبری توجه نمیکنند، گو اینکه مقام معظم رهبری و امام(رضوان الله تعالی علیه) و این اسلام و این قرآن همه برای خودشان یکسری مطالب را گفتهاند و قرار نیست که این مطالب توسط مسئولین و ما مردم به کار بسته شود، یعنی مسئولین فرهنگیـ هنری ما به صراحت با بیانات امام و مقام معظم رهبری و دستورات قرآن مخالفت میکنند.
تنها راه نجات سینما از این ابتذالی که الآن دچارش شده است رفتن به سمت اسلام است، یعنی تحلیلهای انسانها در فیلمها حاکم نباشد و تحلیل اسلام حاکم باشد، اگر نظریهای در یک فیلم در مورد موضوعی ابراز میشود آن نظریه، نظریه دین باشد نه نظریه شخص آقای کارگردان و نویسنده. در این صورت ما صاحب سینمای اسلامی میشویم؛
منتها سینمای ما به این ابتذال و به این بیراهه رفتن و به این گمراهی عادت کرده است و حاضر نیست خودش را اصلاح کند، مسئولین ما هم حاضر نیستند به خودشان زحمت بدهند و یک مقدار سختیها را هموار کنند و با این اوضاع نابسامان درگیر بشوند و در جهت اصلاح آن تلاش بکنند.
* در چند ماه اخیر سریالهایی از صدا و سیما پخش شده است، مشخصاً چهار سریال پخش شد، که همه اینها مثلاً درون مایه دینی داشت و این فیلمها بر پاشنه خانوادههای مذهبی میچرخید که در حال از هم پاشیدن بود و ما میدانیم که جهت گیری جبهه معارض چه در داخل و چه در خارج هدف قرار دادن بنیان خانواده است، آیا فیلم سازان ما به این امر توجه ندارند؟
فرج الله سلحشور: کاملاً موضوع مشخص است، آن خانوادههایی که در حال از هم پاشیدن هستند خانوادههای مذهبی نیستند بلکه خانوادههایی هستند که سعی کردند بر اساس فرهنگ و اصول وارداتی، خودشان را اداره کنند که عملاً دارند با شکست مواجه میشوند و به چشم میبینند که فرهنگ غرب در این مملکت جز ویرانی چیزی به بار نمیآورد و لذا فیلم هم که میسازند مطابق با آن معیارها است.
خود این فیلم سازان نوک پیکان تهاجم غرب هستند یعنی خود فیلم سازها جزء خانوادههایی هستند که با فرهنگ غرب خو گرفتند و آن را پذیرفتهاند و دارند آنطور زندگی میکنند، حال چطور ممکن است که چنین خانوادهای بیاید خانوادههای مذهبی را تأیید کند؟! چطور انتظار دارید؟!
* مثلاً فیلم فاصلهها شخصیت اولش آدمی است که سالها در جبهه بوده و اکنون خانوادهاش در حال متلاشی شدن است و بقیه فیلمها نیز به شکل دیگر همین را دنبال میکنند!
فرج الله سلحشور: بله در حقیقت اینها معکوس عمل کردن است، نعل وارو زدن است، فیلمساز ما مشکل دیگری نیز دارد که خودش اصلاً این فرهنگ وارداتی را در این خانواده نامنسجم و غربی را پذیرفته و لذا وقتی میخواهد عیب را ببیند آن را در خودش نمیبیند بلکه عیب را در مذهبیها میبیند، اگر در فیلمها سراغ خانوادههای مذهبی میرود و آنها را خانواده متلاشی شده نشان میدهد یا معایب آنها را میبیند برای آنکه خودش نقطه مقابل آنهاست؛ طبیعی است که معایب خودش را نبیند.
و متأسفانه متاسفانه مسئولین ما هم برایشان مهم این است که آنتن پر شود و اینکه این آنتن با چه چیزی پر شود خیلی مهم نیست، فقط نزد مقام معظم رهبری اعلام کنند که ما مثلاً چند هزار ساعت تولید داشتیم و چند صد فیلم و سریال ساختهایم، و این فقط برایشان مهم است.
* عدهای معتقدند که جریان مذهبی توان تولید آثار فاخر در حوزه هنر را ندارد که نقضش را هم با فیلم یوسف پیامبر در حوزه سریال و هم با فیلم اخراجیها در حوزه سینما شاهد بودیم. ملاکها و معیارهای ورود و حضور بچه حزب اللهیها در عرصه سینما چیست؟
فرج الله سلحشور: در جریان حزبالهی هم تا حالا خیلیها وارد عرصه هنر شدهاند ولی یا با جریان موجود همراه شدند و یا بدتر از همه، جریان موجود را تأیید کردند و ما بچه حزب الهیهایی انگشت شمار داریم که خودشان را سالم نگه داشته باشند و الآن هم در همان مسیر سابق در حرکت و تلاش باشند.
متأسفانه عدهای با جریان موجود همسو شدند و درد ما هم همین است، اگر حزب الله وارد بشود و حزب اللهی باقی بماند این خیلی خوب است ولی وقتی یک حزب اللهی وارد عرصه هنر می شود و می بینیم که متفاوت عمل می کند، این سوال مطرح است که وارد شدن این حزب اللهی به نفع چه کسی است؟!
من در جشن خانه سینما دیدم که به یکی از همین بچه حزب اللهیها اهالی حاضر در آن جلسه تا تصویر وی را دوربین نشان داد همه خندیدند!
نباید حزب اللهیها در سینما با آنها همراه باشند و مدام آنها را تأیید کنند و سنگ همین جریان آلوده را به سینه بزنند و از آنها دفاع کنند و خیال نکنند که همین قدر که آنها تأیید کردند، جزء آنها میشوند! نه خیر، شما جزء آنها نیستید، آنها از یک گروه دیگر و از خمیر مایه دیگری هستند؛ متأسفانه بچه حزب اللهی ای که وارد می شود آب به آسیاب دشمن می ریزند، اگر وارد بشوند و استقلال اعتقادی و فرهنگی خودشان را حفظ کنند و در آثارشان این فرهنگ و اعتقاد را اشاعه دهند خوب است، اما اگر بیایند و با جریان موجود همراه بشوند به درد ما نمی خورند، خوب اگر نیایند لااقل می دانیم جبهه ما جبهه دیگری است و دشمن ما هم کاملاً معلوم است، دوست و دشمن هم قاطی نمی شوند و تکلیف ما روشن می شود.
* در جشن خانه سینما تجلیل و تقدیری شد از برخی هنرمندانی که سالهاست کشور را ترک کردهاند و آنجا علیه ملت ایران فعالیت می کنند و در این جشن برای بازگشت چنین افرادی دعا شد! با توجه به اینکه شما در فیلم توبه نصوح آقای مخملباف حضور داشته اید راجع به وی و اینکه چطور شد که او از آن مسیر اینقدر منحرف شد و الآن با این حال در خانه سینما از وی تقدیر می شود توضیحاتی دهید؟
فرج الله سلحشور: این هم از همان بچه حزب اللهی هایی بود که وارد وادی هنر شد و بعد رفت و آب به آسیاب دشمن ریخت، او از همان نمونه هاست، مخملباف البته یکسری ضعف و اشکالات و نارسایی های اخلاقی و اعتقادی داشت، از قبل هم با منافقین و با چریک های فدایی ارتباط هایی داشت و در زندان به ظاهر تغییر کرد، آن هم به دست آدمی مثل بهزاد نبوی و بعد در زندان پادوی بهزاد نبوی شد، یعنی مذهبی شدنش هم از این نوع بود و می بینیم که آخر کارش به اینجا کشید که در برابر انقلاب و اسلام ایستاده است؛ این ناخالصی ها از قبل است و یک بخشی از آن هم مال سینماست، هرکس که وارد سینما می شود باید این بوی تعفن را به خودش بپذیرد؛ ما نیروهای کمی را از دست نداده ایم و مخملباف هم اولی نیست.
* ولی آقای سلحشور مقام معظم رهبری اشاره دارند که ما هنر اسلامی داریم!
فرج الله سلحشور: آیا مقام معظم رهبری که می فرمایند سینمای اسلامی داریم یعنی این سینمای موجود اسلامی است؟!
نخیر، فرمایش ایشان مبنی بر این است که ما می توانیم سینمای اسلامی داشته باشیم و الآن هم ما فیلم ها و آثار انگشت شماری داریم که بشود کلمه اسلامی را بر آن اطلاق کرد ولی این به کل سینما مربوط نیست، سینما را اگر صددرصد حساب کنیم دو یا سه درصدش سینمای مذهبی است و پنج درصدش با ارفاق سینمای مذهبی است و نود و پنج درصدش غیرمذهبی و ضد مذهبی است و مخالف دستورات دین و شرع است.
* دهه چهارم انقلاب از سوی مقام معظم رهبری به دهه پیشرفت و عدالت نامگذاری شده است، در دوران هشت ساله اصلاحات هنر به کمک استقرار گفتمان آن زمان آمد ولی الآن دریغ از یک فیلم که در آن اثری از برجسته سازی گفتمان عدالت باشد، چرا سینماگران و هنرمندان ما به سمتی نمی روند تا اثری در خصوص عدالت تولید کنند؟
فرج الله سلحشور: ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش شما از هر چیزی بایستی در خور خودش توقع داشته باشید، سینمایی که بهترین آثارش آنهایی است که غربیها را خوشحال می کند، سینمایی که جز لبتذال و جز ترویج زشتی و بدی چیز دیگری از آن نمیبینید، آیا شما از این سینما عدالت می خواهید؟!
سینما را ما تعریف و بنیانگذاری نکردیم! مبانی اش را ما تعیین نکردیم! سینما جای دیگری ساخته و پرداخته شده و بعد هم برایش یکسری اصول و قواعد تعریف شده است و آن را به همه دنیا صادر می کنند و همه دنیا هم دارند اطاعت می کنند؛ این سینمای ما هم جزئی از همان سینما است و آب به آسیاب دشمن می ریزد و اهداف دشمن را تحقق می بخشد و برخی از سینماگران ما آگاهانه با جشنوارهها و مراکز آمریکایی و صهیونیستی و فرهنگی غرب ارتباط برقرار می کنند و مستقیما از آنها خط می گیرند و بعضی ها هم ندانسته آب به آسیاب دشمن می ریزند و خودشان هم نمی دانند این کاری که می کنند به نفع و ضرر کیست؟! حال آیا ما می توانیم از این افراد توقع داشته باشیم که در مورد عدالت فیلم بسازند؟ حتی اگر این افراد در مورد مذهب فیلم بسازند لودگی از آب در می آید، و یا اگر در مورد جنگ فیلم بسازند، جنگ را نساختهاند.
* از فیلم حضرت موسی(ع) چه خبر؟
فرج الله سلحشور: هنوز در مرحله تحقیق است، فقط همین.
در پایان فقط یک کلام به مسئولین بگویم که همانطور که فیلمسازی مانند مخملباف و امثال آن به خاطر گمراه کردن خیل عظیمی از بندگان خدا، وقتی که به سراشیبی سقوط میافتند دیگر امکان برگشتشان وجود ندارد و من نمونهای ندارم که فیلمسازی گمراه شده و برگشته باشد، چراکه عامل سقوط و انحراف خیل عظیمی از بندگان خدا شدند، مسئولی هم که باعث انحراف جامعه بشود و فرهنگ ابتذال و فحشا و منکرات و فرهنگ بی دینی و فرهنگ لائیک و فرهنگ بی بندوباری و بی حیایی را ترویج بدهد، این مسئول را هم خداوند نه در این دنیا دستش را می گیرد و نمی گذارد برگردد که در آخرت هم کارش با کرام الکاتبین است.
آقایان مسئول! من خواهشم این است که یک قدری از آبرو یشان از عمرشان و از جانشان مایه بگذارند و این اوضاع را درست کنند، با عافیت طلبی و با کوتاه آمدن و گاهی به نعل و گاهی به میخ زدن با لیبرال مسلکی وضعیت فرهنگی مملکت ما درست نمیشود.
* ضمن اینکه حضرت آقا هم در دیدار با مسئولان از اختصاص بودجه کلان به مقوله فرهنگی ابراز تعجب کردند!
فرج الله سلحشور: رسیدگی به خانواده فقیر لزوما پول دار کردن آن، و همین قدر که یک پولی را به آدم فقیری بدهیم نیست؛ و مسئولان ما هم همینطور فکر می کنند و فکر میکنند همینقدر که سینما زیاد کردند و پول کلان در جیب هنرپیشه هایی که یک پایشان ایران است و یک پایشان آمریکا، سرازیر کردند، آنوقت هنر درست میشود.
همان جوری که مسئولان مملکت درک نمی کردند که کسی که فقیر است، فقر روحی و نیاز روحیاش خیلی شدیدتر از نیاز جسمی اوست و آنرا رفع نکردند و در جهت رفع آن مشکل روحی تلاش نکردند و همه همت در جهت مشکل مادی بود، مسئولان فرهنگی هم همینطور، مسئولین سینمایی هم همینطور خیال می کنند که سینما با تزریق پول درست می شود.
در حالیکه با زیاد شدن پول، عیاشی آقایان هنرمندها و هنرپیشه های غربزده بیشتر می شود البته من هنرمندهای متعهد و دلسوز را نمی گویم، با این کار پول در جیب هنرمندهای غربزده بیشتر می رود و صفای بیشتری میکنند.
اگر بخواهیم سینمای بیشتر بسازیم، کدام فیلم را میخواهیم در آن نمایش دهیم، سینما برای ساختن کدام فیلمها؟! این فیلمهایی که الآن میسازیم که داریم از دستش مینالیم، خود سینماگران هم دیگر بینی شان را از بوی تعفن سینما میگیرند؛ این پول را به اینها تزریق میکنید که چه بشود؟ چرا اول یک اتاق فکر درست نمیکنید که در آن اتاق فکر اول راه چاره را پیدا کنید؟!