سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای                                                            حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای
سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای                                                            حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای

سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای

خبری سیاسی تحلیلی

>>راهبرد کثیف ترور پس از شکست در نبرد اطلاعاتی

 

راهبرد کثیف ترور پس از شکست در نبرد اطلاعاتی  

 

چرا چند ساعت پس از ورود پژوهشگر ایرانی به خاک میهن، ‌‌دو انفجار مهیب در زاهدان رخ می‌دهد.

علی رضایی- سناریونویسی امریکا ‌‌و حامیانش برای کشورهای مستقل به گونه‌ای که اعتبار بین‌المللی دولت و ملت ضد نظام سلطه زیر سؤال رود، ‌‌استراتژی چندین ساله جهانخواران به شمار می‌آید. ‌‌نمود عینی چنین استراتژی خبیثانه‌ای را به سادگی می‌توان در تلاش‌های نافرجام ایالات متحده امریکا ‌‌برای مخدوش‌سازی فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران پیدا کرد.

‌‌چنان‌که سال گذشته با ربودن شهرام امیری پژوهشگر ایرانی، ‌‌وی را برای تأیید ادعاهای امریکا ‌‌در خصوص خطر فناوری هسته‌ای ایران شکنجه، ‌‌تحریک و تطمیع کردند. ‌‌اما پس از 14 ماه، ‌‌هفته گذشته شهرام امیری به ایران بازگشت و پرده‌های دیگری از چرایی و چگونگی ربایش او برای جامعه جهانی افشا شد. ‌‌با این حساب تیر دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی امریکا ‌‌اگرچه به سوی خودشان بازگشت و به اعتبار درونی و جهانی آنان اصابت کرد، ‌‌اما هنوز 20 ساعت از ورود امیری به ایران نگذشته بود که خبر دو انفجار قوی در مقابل مسجد جامع زاهدان تیتر اول بسیاری از رسانه‌ها شد. ‌‌بنابراین دو موضوع شکست دستگاه‌های اطلاعاتی امریکا ‌‌و انفجار در زاهدان شاید در نگاه نخست بی‌‌ربط و ارتباط با یکدیگر جلوه کند، ‌‌ولی طبق روش تحقیق در مسائل استراتژیک اگر این موضوعات به همراه نکات دیگری از این قبیل کنار یکدیگر قرار گیرند، ‌بی‌‌تردید چهره کریه و سرخورده امریکا ‌‌بیش از پیش نمایان و ارتباطات اعمال خصمانه مستکبران روشن‌تر می‌شود. ‌

‌ فتنه 88 و احساس آسیب پذیری ایران

‌پس از فتنه‌ای که در سال 88 به بهانه انتخابات رخ نمایاند، ‌‌هزینه‌های گزافی اعم از مادی و معنوی بر نظام جمهوری اسلامی تحمیل شد. ‌‌این موضوع دولتمردان نظام سلطه را ترغیب کرد تا جنگ نرم علیه ایران را شدت بخشند. ‌‌راه‌اندازی شبکه گسترده مجازی علیه اهداف متعالی جمهوری اسلامی، ‌‌تشکیک در افکار عمومی و بزرگنمایی حوادث، ‌‌تصویب بودجه‌های میلیاردی و قطعنامه چهارم شورای امنیت برای مهار ایران نمونه‌های اندکی از هزاران نیرنگی است که در یک سال اخیر دشمنان جمهوری اسلامی اتخاذ کردند تا بتوانند آنچه را که در کشورهایی همچون گرجستان و اوکراین آزموده بودند، ‌‌در ایران نیز بیازمایند و نتایج مثبت آن را مدال افتخاری بر گردن خود قرار دهند. ‌‌ولی با وجود شکست زودهنگام مستکبران و خروش ملت علیه فتنه‌گران، ‌‌گویا امریکا ‌‌همچنان بر آن تصور است که جمهوری اسلامی در گذر از فتنه، ‌‌خسته و ملول شده و در برابر تلنگری از غرب آسیب‌پذیر است! اقدامات هماهنگ ایالات متحده با فتنه‌گران شاهد این مدعاست. ‌‌ولی آنچه بیش از همه موارد حائز اهمیت است، ‌‌نتیجه خطای آزمون‌های مکرر غرب برای براندازی نظام جمهوری اسلامی است که حقیقتاً خشم آنان را برانگیخته و لذا شکنجه یکساله شهرام امیری برای تأیید کردن نظرات غرب، ‌‌دور از ذهن نبود. ‌‌ولی اینکه چرا چند ساعت پس از ورود این پژوهشگر ایرانی به خاک میهن، ‌‌دو انفجار مهیب در زاهدان رخ می‌دهد، ‌‌پرسشی است که در ادامه پاسخ آن روشن‌تر داده خواهد شد. ‌

‌ بی‌اعتباری امریکا ‌‌حاصل پروژه بی‌‌ثبات‌سازی ایران

ربایش شهرام امیری پژوهشگر ایرانی در زمینه مسائل هسته‌ای بی‌‌تردید در ادامه پروژه بی‌‌ثبات‌سازی ایران بود که سال‌هاست از سوی غرب پیگیری می‌شود. ‌‌چنان‌که به گفته این پژوهشگر «آنها (امریکایی‌ها) می‌خواستند در یک مصاحبه تلویزیونی با یکی از شبکه‌های خبری امریکا ‌‌ادعا کنم که فرد مهمی در برنامه هسته‌ای ایران بوده و به درخواست خودم به امریکا ‌‌پناهنده شدم و در این فرآیند پناهندگی، ‌‌یک سری مدارک و اسناد مهم را از کشورم به همراه یک لپ‌‌تاپ که حاوی اسرار محرمانه برنامه هسته‌ای نظامی ایران است، ‌‌به امریکا ‌‌منتقل کردم. ‌»

سناریوسازی امریکا ‌‌درباره برنامه‌های هسته‌ای ایران البته تکراری است و این مورد تازه‌ای نبود که با شکست مواجه شد. ‌‌در اجلاس اسفندماه 1386 شورای حکام آژانس نیز در حالی که آخرین گزارش البرادعی از حل و فصل مسائل فیمابین ایران و آژانس حکایت می‌کرد و صدور قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل-1803- مبنای حقوقی و فنی نداشت، ‌‌به ناگاه اعضای شورای حکام به یک جلسه فوق‌العاده فراخوانده شدند و فیلمی را که امریکایی‌ها مدعی بودند از لپ‌تاپ شخصی یک مسئول هسته‌ای ایران به دست آورده‌اند، ‌‌برای حاضران به نمایش گذاشته شد؛ ‌

چند آزمایش انفجاری که به صورت انیمیشن تهیه شده بود. ‌‌تعدادی اسلاید درباره پروژه نمک سبز که هیچ نشانه‌ای از تأسیسات هسته‌ای ایران در آن دیده نمی‌شد و چند اسلاید دیگر که بخشی از عملیات نصب کلاهک جنگی روی یک موشک را نشان می‌داد. ‌‌اما در آن اسلایدها کمترین اثر و نشانه‌ای که حاکی از وقوع ماجرا در ایران باشد به چشم نمی‌خورد. ‌‌بنابراین همانطور که ماجرای پناهندگی شهرام امیری از پایه و اساس دروغ بود، ‌‌کذب بودن این ماجرا نیز برای افکار عمومی در جامعه جهانی محرز شد. حال دولت امریکا ‌‌اگرچه تلاش می‌کند با جنگ روانی تمامی این موارد را واقعی جلوه دهد و پروژه بی‌‌ثبات سازی ایران را با شدت بیشتر در پیش گیرد، ‌‌اما تلاش آنان در عمل شکست خورده و برای دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی‌شان چیزی غیر از بی‌‌آبرویی و بی‌‌اعتباری بین‌المللی باقی نگذاشته است. ‌

‌ اشراف اطلاعاتی ایران بر توطئه‌های غرب

‌در سه مورد می‌توان اوج اشراف و توان اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان (عج) را ملاحظه کرد: ‌‌

1- دستگیری عبدالمالک ریگی شرور شرق کشور، ‌‌کسی که ده‌ها تن از ایرانیان و شیعیان را به شهادت رساند، ‌‌مورد اولی است که می‌توان از آن به اوج قدرت دستگاه‌های اطلاعاتی ایران پی برد. ‌‌ریگی در اعترافات خود به ارتباط با نیروهای امریکایی و عوامل ناتو و سازمان سیا اشاره کرد. ‌‌این آبروریزی برای ایالات متحده که همواره شعار حقوق بشر سر می‌داد، ‌‌به قدری سنگین بود که با غضب فراوان تنها راه خروج از عصبیت را تغییر فرمانده امریکایی در افغانستان دانست، ‌‌چراکه او در مراقبت از ریگی به عنوان مهره امریکایی‌ها موفق نبود. ‌

2- آزادسازی حشمت‌الله عطارزاده دیپلمات ربوده شده ایرانی در پاکستان که در اوایل سال جاری رخ داد، ‌‌یکی دیگر از مواردی است که به طور موازی قدرت اطلاعاتی ایران از یک طرف و ضعف و شکست دستگاه‌های امنیتی امریکا ‌‌و وابستگانش را از سوی دیگر اثبات می‌کند. ‌

3- و در نهایت آزادی شهرام امیری که سال گذشته در پی انجام مناسک حج از سوی سازمان‌های جاسوسی امریکا ‌‌و عربستان ربوده شد، ‌‌مدال افتخاری است که امروز بر سینه پاک سربازان گمنام امام زمان (عج) جای می‌گیرد. ‌‌

آزادی امیری که شاید خودش هم باور نمی‌کرد به این زودی پای در خاک وطن گذارد، ‌‌بیش از همه دستگاه‌های امنیتی و جاسوسی امریکا ‌‌را متحیر کرده است. ‌‌لذا آنان اگرچه امروز سعی دارند با موضوع دستگیری سه جاسوس روس که البته پس از هفته‌ها هنوز واقعیت و ماهیت آن معلوم نیست، ‌‌به نوعی مانور تبلیغاتی بدهند و سیستم‌های اطلاعاتی خود را قوی اعلام کنند، ‌‌اما ادامه اقدامات ناجوانمردانه آنان در ایران نشان دهنده آن است که امریکا ‌‌از اوج عصبانیت ناشی از شکست‌ها، ‌‌برای چندمین بار به جرزنی در عرصه سیاست روی آورده است. ‌
‌حال پاسخ به این پرسش آسان است که چرا چند ساعت پس از ورود پژوهشگر ایرانی به خاک میهن، ‌‌دو انفجار مهیب در زاهدان رخ می‌دهد. ‌بی‌‌تردید شکست‌های امریکا ‌‌در مسائل امنیتی و اطلاعاتی این سرخوردگی را برای آنان ایجاد کرده است که چطور با این هزینه‌های هنگفتی که سالانه برای جاسوسی صرف می‌کنیم، ‌‌اما نه فقط نتوانسته‌ایم جمهوری اسلامی 30 ساله را از پای درآوریم، ‌‌بلکه در برابر اراده این نظام قوی در منطقه خاورمیانه هر روز طعم تازه‌ای از شکست را می‌چشیم. ‌‌با این وصف طبیعی است که سرخوردگی‌های امریکا ‌‌بازی کثیفی همچون ترور را به بار آورد و آن شود که در زاهدان و مقابل مسجد جامع این شهر مشاهده شد. ‌‌از سوی دیگر در خون غلتیدن ده‌ها تن از شیعیان را می‌توان در دایره اهداف و عملیات روانی و تبلیغات سوء نظام سلطه برای راه‌اندازی دعواهای مذهبی و قومی در مناطق مرزی ایران گنجاند.

‌ حادثه زاهدان، بازی کثیف امریکا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد