>> نقدی بر فیلم "سنگسار ثریا" و واکنش جمهوری اسلامی در قبال آن

هالیوود با ثریا چه کرد؟ما با هالیوود چه کنیم؟ 

 

فیلم "سنگسار ثریا.میم" محصول سال ۲۰۰۸ آمریکا اولین فیلم سینمایی سیروس نورسته است و فیلمنامه ی آنرا نیز همسر او ٬بتسی گیفن نورسته٬به نگارش در آورده است//قربانعلی همسر ثریا در این فیلم در نقش پاسداری که قرار است نماد حاکمیت جدید جمهوری اسلامی باشد ظاهر شده است . او زندانبان است و قرار است به شرط آزادی یکی از زندانیان (که محکوم به اعدام است)با دختر وی ازدواج کند.

*الله کرم مشتاقی:  فیلم "سنگسار ثریا.میم" محصول سال ۲۰۰۸ آمریکا اولین فیلم سینمایی سیروس نورسته است و فیلمنامه ی آنرا نیز همسر او ٬بتسی گیفن نورسته٬به نگارش در آورده است.
فیلم به زبان فارسی است و شهره آغداشلو(زهرا٬خاله ی ثریا) ٬ پرویز صیاد (هاشم٬ تعمیر کار روستا)٬ نوید نگهبان(همسر ثریا) و نوژان مارنو(ثریا) از  بازیگران اصلی آن به شمار میروند همچنین "جیم کویزل" نیز در این فیلم ضد اسلامی و ضد ایرانی نقش یک خبرنگار فرانسوی را بازی می کند.
فیلم با آهنگی محزون و تصویر زنی آشفته  که در حال غمگساری در کنار یک قبر است آغاز می شود.(در خلال فیلم متوجه می شویم که این زن خاله ی ثریا است که روز پیش خواهر زاده اش را به جرم زنا سنگسار کرده اند)
پس از مراجعه ی زهرا به روستا وی متوجه می شود که خبرگاری فرانسوی برای تعمیر خودرو خود به روستا آمده است لذا تلاش میکند در مدتی که ماشین او در حال تعمیر شدن است ٬ داستان ثریا را برای او بازگو کند و در این لحظه فیلم فلش بک می خورد و داستان فیلم از زبان زهرا روایت می شود.
........................................
خلاصه ای از فیلم: قربانعلی همسر ثریا در این فیلم در نقش پاسداری که قرار است نماد حاکمیت جدید جمهوری اسلامی باشد ظاهر شده است . او زندانبان است  و قرار است به شرط آزادی یکی از زندانیان (که محکوم به اعدام است)با دختر وی ازدواج کند.
از طرفی نمی تواند خرج دو خانواده را بدهد لذا طی نقشه ای سعی میکند به همسرش ثریا تهمت زنا بزند و بدین ترتیب از دست او رها شود لذا به سراغ  واعظ روستا٬ملا حسن می رود ( که طبق روایت فیلم ملا حسن یک خلافکار بوده است که پس از انقلاب از زندان رها شده است)
 
درخلال فیلم همسر هاشم از دنیا می رود و به پیشنهاد اهالی روستا و کدخدا قرار می شودکه ثریا در کارهای منزل به هاشمِ سالخورده و پسر معلولش کمک کند و این آغاز تهمتی است که قربانعلی به همسرش می زند و با تهدید ، هاشم را وا می دارد  که به دروغ به زنا با ثریا اقرار کند.
و سر انجام سریا به جرم زنا محکوم و اعدام میشود. 
در این نوشار خارج از بحث و نقد  فنی و فقهی فیلم( که با وجود ادعای فیلم مشخص است که عوامل فیلم کوچکترین اطلاعی از قواعد فقه نداشته و اگر داشته اند خود را به جهالت زده اند) به بررسی محتوای آن می پردازیم.
این فیلم بر چند محور تاکید کرد است از جمله، هجمه علیه اسلام، تخریب جمهوری اسلامی،سیاه نمایی علیه جامعه ی ایرانی  و اشاعه ی تبلیغ فمینیسم و تاکید بر احساسات و بازی با عواطف مخاطب.
 مسائل فقهی در این فیلم چنان سطحی،بی ریشه و بی اساس به کار برده شده است که برای همه مسجل میشود که سازندگان آن ٬ مخاطب اصلی خود را غیر مسلمانان در نظر گرفته اند چرا که هر شخص مسلمانی با کمترین اطلاعات دینی به غیرحقیقی بودن احکامی که با نام اسلام در خلال فیلم پخش میشود پی میبرد.
در سکانسی از فیلم ، ابراهیم(کدخدای روستا) خطاب به ثریا می گوید:"در اسلام اگر مردی به زنی تهمت زنا بزند این وظیفه ی زن است که از خود رفع اتهام کند!"
همچنین برای محکومیت ثریا دو شاهد را کافی میداند ، دوشاهدی ک خود ذی نفع هستند!
در دیالوگی دیگر او می گوید:طبق اسلام! هر شاهدی میتواند برای شهادت پیش قدم شود!
فیلم به طرز عجیبی تاکید دارد که این احکام ،برگرفته از اسلام است و این نکته را بارها از زبان بازیگران اصلی و اهالی روستا بیان میکند.
در این فیلم جامعه ی ایرانی جامعه ای حسود،بی عاطفه، خشن ،دو رو و بی فکر معرفی میشوند، در سکانسی از فیلم پس از مرگ همسر هاشم ،زنان روستا به خانه ی هاشم هجوم می برند تا اموال او را به غارت ببرند!
در جایی دیگر در حالی که قربانعلی در میان کوچه در  حال ضرب و شتم ثریاست اهالی روستا نه تنها وساطت نمی کنند بلکه مانع از فرار ثریا می شوند!
ضدیت با انقلاب اسلامی بارزترین نمود را در این فیلم دارد ، کارگردان بیش از 20 بار از عکس امام خمینی در خلال فیلم استفاده می کند با دقت در فیلم پی می بریم که هرکجا خشونت یا خباثتی در جریان است به طرز مشکوکی عکس امام خمینی به صورت محسوس یا نامحسوس نمایان می شود.
همچنین کارگردان ارادت خود را به دستگاه پهلوی پنهان نکرده است و حد اقل در دو مورد آن را بیان میدارد یکبار در ابتدای فیلم  که از زبان گوینده ی رادیو ، به پیروزی انقلاب اسلامی و تحولات آن اشاره میکند(یعنی اینکه حوادث ناگوار روستا پس از سقوط رژیم پهلوی رخ داده است)
و یک بار دیگر از زبان کد خدای روستا که به زهرا میگوید: وضع عوض شده ، حکومت تغییر کرده ، دیگه شاه روی کار نیست.
کارگردان و نویسنده ی فیلم در صحنه های مکرری از فیلم به بیان احساسات فمینیستی خود اشاره کرده اند و جامه ی ایران را جامه ای ضد زن به تصویر کشیده اند.
دیالوگ های زنان روستا در نانوایی،گفتگوی زهرا و ثریا در مورد گذشته ی ثریا و آنجا که ابراهیم با وقاحت تمام میگوید:"انگار پوزه بند را باید به دهان زنان زد نه سگ ها" همه  نمونه هایی از تلقین این امر به مخاطبن است.
تنها نقطه ی قوت فیلم استفاده ( سوء استفاده) از احساسات و عواطف مخاطبان است. کارگردان توانسته حس همدردی شدیدی بین مخاطب با ثریا برقرار کند .
کارگردان بیش از نیمی از زمان فیلم را به تصاویر سنگسار و مسیر آن اختصاص داده است و با به تصویر کشیدن صحنه های دلخراش دل هر ببینند ای را به درد می آورد  که  در صورت عدم آگاهی مخاطبان ازمبانی فقهی اسلام و  اهداف فیلم و غیر واقعی بودن آن نوعی حس تنفر در او ایجاد میشود.
.............................................
فیلم  سنگسار ثریا با همه ی دروغ ها و توهین ها و سیاه نمایی ها و عوام فربی هایش به پایان رسید و کمر انسان با انصافی یافت میشود که کمترین اطلاعی از مبانی مفقی اسلام داشته باشد و این فیلم را بپذیرد.
به نظر من مساله ی مهم برخورد مسولان فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران با این گونه تحریکات است.
..............................................
از خصم جز خصومت توقع دیگری نسیت، انتظاری هم نیست که آمرکایی ها  و صهیونیست ها حداقلی از  انصاف را در برخورد با ما رعایت کنند.
سکوت هم در مقابل این جریان جایز نیست.پس چه باید کرد؟
در برخورد با این جریان اگر توان و امکانات آن را داریم که در عرصه ی جهانی با همکاری دیگر کشورهای مسلمان ماهیت غرب را افشا کنیم که بسم الله، اگر نه ، باید با بضاعت خود در مقابل آنان بایستیم  و حد اقل جامعه ی ایران و منطقه را در مقابل این گونه تخریب ها واکسینه نماییم.
 
»نباید از این جریان ترسید ، فیلم 300 هنگامی که ساخته شد جمهوری اسلامی با تمام توان از طریق روزنامه و تلویزیون و سایت ها و خطبه ها وسمینار ها و جلسات گوناگون بی اساس بودن آنرا نمایان ساخت،به گونه ای که به جرات می توان گفت "ایرانیان در مقابل فیلمهایی همچون 300 واکسینه شده اند و نفوذ ناپذیرند"
آیا وقت آن فرا نرسیده که جامعه را در قبال جریان تبلیغاتی اسلام هراسی و انقلاب اسلامی هراسی واکسینه کنیم.
 
نباید در موضع انفعال فرو رفت باید جامعه را صاحب
تحلیل کنیم به گونه ای که مردم به صورت خودکار در مقابل این گونه تبلیغات ایمن شوند؟
چرا فیلم "بدون دخترم هرگز" در روزنامه ها نقد نشد؟ بدون دخترم هرگز به پایان رسید "سنگسار ثریا"آمد و این نیز به پایان میرسد و فیلم دیگری ساخته خواهد شد.
چرا صداو سیما در برخورد با این فیلم حتی به اندازه ی نقد فیلم 300 همت به خرج نداد؟
هالیوود هر چه میخواهد میکند.
اسلام را با نام تروریسم معرفی میکند.
انقلاب اسلامی  را تهدید جلوه میدهد .
جهان را با نام حزب الله می ترساند
و ثریا را با نام اسلام  سنگسار میکند.
آیا حتما باید کاریکاتورهای موهون علیه پیغمبرمان کشیده شود یا فیلم کثیفی همچون"فتنه"ساخته شود تا خونمان به جوش آید؟
کاری باید کرد....
*دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه شیراز