سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای                                                            حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای
سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای                                                            حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای

سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای

خبری سیاسی تحلیلی

>>حمله عباس عبدی به آراء24میلیونی احمدی نژاد در رادیو آلمان

حمله عباس عبدی به آراء24میلیونی احمدی نژاد در رادیو آلمان  

کمک ازگاوچران هابرای توجیه ورشکستگی موسوی و کروبی 

 

 

 

کیفیت قائل شدن عبدی برای مدعیان اصلاح طلبی ( برای توجیه روند رو به زوال کمیت آنها) در حالی است که وی اواخر بهمن ماه در گفت وگو با دویچه وله تصریح کرده بود: جریان سبز بیش از آن که مبتنی بر عقلانیت باشد

عضو تیم اصلی هدایت کننده کروبی در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، از تقسیم بندی شهروند درجه 1 و درجه 2 دفاع کرد و گفت، هر چند که اصلاح طلبان رأی کمتری در آن انتخابات آورده اند اما رأی های آنها با کیفیت تر است و در مقابل رأی اکثریت رأی بی کیفیت و سطح پایین است!
عباس عبدی بی آن که به علت اصل شکست فاحش مهدی کروبی- حتی در قیاس با آراء میرحسین موسوی و محسن رضایی و با وجود شعارهای رادیکال تر- بپردازد، به آرای 5/24 میلیونی، رئیس جمهور حمله کرد. او در گفت وگو با دویچه وله ضمن زیر پا گذاشتن همه موازین علمی و منطقی بحث و برخلاف واقعیت آشکار ریزش آرای افراطیون- که به ویژه در 22 بهمن هویدا شد- ادعا کرد: قطعاً رأی طرف دولت به نسبت آن 13 میلیون ریزش کرده ضمن اینکه کیفیت این دو رأی با هم بسیار متفاوتند. کیفیت رأی کسی که انتخاب شده هم به لحاظ افراد رأی دهنده که کیفیت اجتماعی-اقتصادی شان پایین تر است و هم به لحاظ انگیزه ها و دفاع از آن رأی که غالب آنان کم انگیزه و منفعل هستند، با رأی طرف مقابل متفاوت است. رأی دهندگان طرف مقابل و آن 13 میلیون که می گویند، به لحاظ کیفیت و سطح اجتماعی بالاتر هستند. فقط نباید به عدد نگاه کنند.
عبدی که پیش از این بار ها خودباختگی خود را در مقابل آمریکا یی ها نشان داده، این بار هم جامعه کابویی آمریکا را برتر از جامعه ایران معرفی کرد و گفت: معنای کیفیت این است که مثلاً اگر در آمریکا یک رئیس جمهور 52 درصد رأی می آورد و آن که باخته است 48 درصد و یا اگر یک طرف 60 درصد رأی دارد و دیگری 40 درصد، این دو رأی مساوی اند. یک اکثریت وجود دارد و در کنار آن یک اقلیت. اما اگر در جایی فردی 60 درصد آرا را بیاورد و آن که 40 درصد رأی آورده، رأی خود را از اقشار تحصیل کرده فعال و از طبقه ای که اساساً مدیریت اجتماع بیشتر در دست آنان است، داشته باشد. آن که انتخاب شده نمی تواند بگوید من 60 هستم و تو 40؛ پس من پیروز شدم.
این عضو افراطی ستاد کروبی توضیح نداد که این فرمول من درآوردی چه نسبتی با دموکراسی مدعایی، هر شهروند یک رأی و ایران برای همه ایرانیان دارد و او چگونه ادعا می کند که آرای نامزدهای مدعی اصلاح طلبی مربوط به اقشار تحصیل کرده و آرای نامزد پیروز مربوط به طبقات بی کیفیت و منفعل است؟ آیا آنها را که حماسه های 22خرداد، 9دی و 22 بهمن را رقم زدند می توان کم انگیزه و منفعل شمرد؟
البته معلوم است که درد اقبال آقای عبدی وجود اقلیت یا اکثریت در جامعه نیست بلکه معضل بزرگ این طیف آن است که با تحمیل خرافه ها و خیالات خود به کروبی، وی را ته چاه انداختند به نحوی که وی نتوانست حتی اندازه رأی باطله رأی کسب کند یا حتی با موسوی رقابت کند و بنابراین به واسطه نبوغ بالای (!) خود در مظان اتهام بی عقلی و بی عرضگی هستند اما به جای توضیح، ترجیح می دهند سیاست فرار به جلو و پررویی را پیشه کنند.
کیفیت قائل شدن عبدی برای مدعیان اصلاح طلبی ( برای توجیه روند رو به زوال کمیت آنها) در حالی است که وی اواخر بهمن ماه در گفت وگو با دویچه وله تصریح کرده بود: جریان سبز بیش از آن که مبتنی بر عقلانیت باشد مبتنی بر احساسات است و شعارها بازیچه طرف مقابل شده است. جنبش سبز مانند کامیونی است که در سراشیبی دنده خود را خلاص کند و دیگر قابل کنترل نباشد. در جنبش مرتباً بر مطالبات افزوده و از نفرات کاسته شد. جنبش سبز رهبری ندارد و این مسخره است که گفته شود این نقطه قوت ما است. من با بنیان های این حرکت مشکل دارم و معتقد بودم چنین حرکت هایی در ایران جواب نمی دهد و نمی تواند جلو برود.
عبدی پس از این سخنان با انتقادهای تند همقطاران مواجه شد که وی را به تضعیف روحیه وسط گرفتاری ها متهم می کردند و ظاهراً اظهارات کیفی! اخیر برای جبران اظهارات قبلی ادا شده است.

کیهان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد