سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای                                                            حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای
سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای                                                            حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای

سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای

خبری سیاسی تحلیلی

>>اخبار ویژه کیهان// گاف تازه موسوی

گاف تازه موسوی مستخدمان BBC و VOA را به مخمصه انداخت

خبرگزاری فارس: گاف تازه موسوی مستخدمان BBC و VOA را به مخمصه انداخت، کیهان را آتش می‌زنیم، وقتی دموکراسی و انتخابات باعث اضطراب آمریکا می‌شود، شعار نده! همه ما برای اسرائیل کار می‌کنیم و ... بخشی از اخبار ویژه امروز روزنامه کیهان را تشکیل می‌دهد. 

 
 
* دعوای اسب‌های درشکه و لو رفتن ارتباط بهاءالله مهاجرانی با لابی اسرائیل 
 
* گاف تازه موسوی مستخدمان BBC و VOA را به مخمصه انداخت 
 
* سیا: کیهان را آتش می‌زنیم  
  
* تحریم‌ها موثر باشند تصویب نمی‌شوند و تصویب که شدند خاصیتی ندارند  
  
* وقتی دموکراسی و انتخابات باعث اضطراب آمریکا می‌شود 
 
* شعار نده! همه ما برای اسرائیل کار می‌کنیم 
 

 

اخبار ویژه امروز روزنامه کیهان به شرح زیر است:

* دعوای اسب‌های درشکه و لو رفتن ارتباط بهاءالله مهاجرانی با لابی اسرائیل

یک سایت ضدانقلابی ضمن تسویه حساب درون حلقه‌ای فاش کرد عطاءالله مهاجرانی در اجلاس سالیانه انستیتو واشنگتن وابسته به نئوکان ها (نومحافظه کاران) و لابی اسرائیلی ها شرکت نموده اما خبر آن را کتمان کرده است.
خودنویس ضمن حمله به حلقه جرس که از سوی مهاجرانی به عنوان اتاق فکر جنبش سبز در خارج کشور معرفی شد، نوشت: براساس شواهد، اتاق فکر تشکیل شده توسط مهاجرانی و کدیور و سروش و بازرگان و گنجی، نمایشی بود چون اتاق فکر اصلی از مدت ها پیش در لندن فعال بوده و در آن نمایندگانی از چریک‌های فدایی (فرخ نگهدار) و فعالان رسانه‌ای حاضر بودند.
اتاق فکر لندن برخلاف اتاق فکر نمایشی که دو روزه تعطیل شد، چند سالی سابقه دارد و سایت جرس ارگان رسانه ای آن است.
خودنویس که همکاران زنجیره ای آن از تهران رقابت و دلخوری هایی با تیم مهاجرانی داشته اند، ادامه می‌دهد: یکی از تولیدات اتاق فکر لندن شرکت عطاءالله مهاجرانی در اجلاس سالیانه واشنگتن اینستیتوت بود که اتاق فکر نئوکان‌ها و لابی اسرائیلی‌ها است.
عطاءالله مهاجرانی در اجلاس 2009 آنها سخنرانی کرد و با اینکه خبر آن توسط بعضی از رسانه های آمریکا منتشر شد، اما در جرس، هیچ اشاره‌ای هم به این موضوع نشد که می‌توانست خبر اختصاصی اختصاصی باشد.
اشاره‌ای هم به میزان حق سخنرانی و حضور در این مراسم نشده است. دلیل آن هم روشن بود؛ پس از آشکار شدن این موضوع، چند تن از اعضای شورای سیاست گذاری جرس، از جرس جدا شدند که یکی از آنها، استاد یکی از دانشگاه‌های شیکاگو (حمید دباشی) است.
این گزارش می‌افزاید: خبرهای اختصاصی جرس همان اخبار سایت های کلمه (میرحسین موسوی)، امروز (سازمان مجاهدین انقلاب) و مشارکت، پارلمان نیوز (وابسته به اقلیت مجلس که توسط برخی همکاران ایلنا اداره می شود)، نوروز و امیرکبیر است که بدون ذکر منبع منتشر می‌شود.
اما نوع دوم تولیدات سایت جرس، اختصاصی اختصاصی است. در یکی از این خبرهای اختصاصی اختصاصی، جرس اعلام کرد: سپاه پاسداران، موسوی و کروبی را به یکی از شهرهای شمال کشور برده و محبوس کرد. این خبر همان شب تکذیب شد.
خبر دوم این بود که جرس نوشت: پنج شنبه 13اسفند قرار است بازداشت شدگان را طی یک مراسم رسمی، به حضور رهبر جمهوری اسلامی ایران برده و در آن مجلس، ابطحی، عطریانفر، شریعتی و تاجیک به عنوان تواب سخنرانی کنند و در پایان آیت الله خامنه‌ای همه را عفو و از زندان آزاد کند.
اتاق فکر لندن، در این خبر اختصاصی اختصاصی، تولید خود، نوشته بود که از سعید حجاریان نیز خواسته شده که در این مراسم شرکت کند. اما او مشکل حرف زدن را بهانه کرده تا در مراسم شرکت نکند. این روز هم گذشت و اتفاقی که جرس نوشته بود نیفتاد.
و اما گفتنی است، فارغ از اینکه اسب های درشکه ضدانقلاب در سربالایی با هم چگونه رفتار می کنند، ارتباط اطلاعاتی و کاری بهاءالله مهاجرانی (وزیر فرهنگ و ارشاد دولت خاتمی) با موسسه وابسته به تندروها و لابی اسرائیل در آمریکا حائز اهمیت است و نشان می دهد پروژه احمقانه سرنگونی نظام در 22بهمن با تئوری احمقانه تر اسب تروا، فقط از ذهن چند نفر مزدور ایرانی در داخل و خارج کشور تراوش نکرده است.


* گاف تازه موسوی مستخدمان BBC و VOA را به مخمصه انداخت
اظهارات چندی پیش میرحسین موسوی در تخطئه رسانه های ماهواره ای و اینترنتی بیگانه، تبدیل به یک گاف شد. یکی از عناصر مخالف مقیم آمریکا با اعتراض به موسوی و دفاع از همکاران ایرانی رسانه های بیگانه از موسوی توضیح خواست.
داریوش سجادی در وبلاگ خود (سخن) می‌نویسد: میرحسین موسوی در قسمتی از مصاحبه اخیرش با سایت کلمه اظهار داشت: نمی‌دانم چگونه ملت ما می‌تواند از خود در مقابل امواج برون مرزی که قطعا به فکر مصالح ملی خودشان هستند، محافظت نماید. مضحک است اگر تصور کنیم با پخش پارازیت، هک کردن ها و فیلترکردن ها، این امواج را می توانیم کنترل کنیم.
یافتن انگشت اشاره موسوی به امواج برون مرزی امر دشواری به نظر نمی‌رسد. با توجه به اهتمام دولت در پاراتیزه کردن سیگنال‌های دو تلویزیون فارسی زبان بی.بی.سی و صدای آمریکا (بویژه تلویزیون بی.بی.سی) طبیعی خواهد بود که بتوان بی.بی.سی و صدای آمریکا را منظور موسوی گمانه‌زنی کرد.
اکنون با اعتقاد بر اهتمام 2رسانه بی.بی.سی و صدای آمریکا جهت تامین مصالح ملی دول متبوع خود، تکلیف روزنامه‌نگاران ایرانی و شناخته شده منسوب به اصلاحات و جنبش سبز شاغل به خدمت در این دو رسانه چه می‌شود؟
سجادی اضافه می‌کند: این دو رسانه به ویژه بی بی سی محل تجمع روزنامه نگارانی شده که در تحلیل نهایی خود را ایرانی و منسوب به اصلاحات و جنبش سبز دانسته و پیشتر عموم ایشان در داخل ایران مشغول به کار در نشریات اصلاح طلب بودند و اکنون نیز بنا بر اعتقاد خود در حال خدمت در یک رسانه و تمشیت امر اطلاع رسانی اصلاح طلبانه هستند.
حال با توجه به داوری موسوی مبنی بر ارباب جمعی بودن روزنامه نگاران این دو رسانه به دولت های تحت امرشان در حالی که اتفاقاً عموم این روزنامه‌نگاران از انس و الفت و دلبستگی به موسوی و جنبش سبز برخوردارند آیا باید داوری موسوی را نارفیقانه تلقی کرد؟یا روزنامه نگاران مزبور خواسته یا ناخواسته مطابق گفته موسوی ذیل ماشین رسانه ای دول خارجی در راستای تامین مصالح ملی این دو کشور در این رسانه‌ها مشغول به کارند؟ روزنامه‌نگاران مزبور باید از موسوی توضیح بخواهند یا موسوی باید از ایشان توضیح بطلبد؟


* سیا: کیهان را آتش می‌زنیم

سایت فریند فید FRIEND FEED که بودجه آن از سوی تشکیلات رادیو فردا (وابسته به سازمان سیا) تامین می‌شود و از فتنه سبز حمایت می‌کند با چاپ صفحه اول کیهان در صدر اخبار خود نوشت: از روزنامه کیهان به عنوان هیزم آتش چهارشنبه سوری استفاده می‌کنیم!
این سایت حامی موسوی و خاتمی و کروبی که از گزارش ها و اخبار مستند و افشاگرانه کیهان درباره هویت فتنه‌گران و وابستگی آنها به آمریکا و اسرائیل به شدت آتش گرفته است، از یکسو تاکید می‌کند که برای حمایت از آزادی و دموکراسی باید روزنامه کیهان را روز چهارشنبه سوری به آتش کشید و از سوی دیگر در اقدامی ناشیانه، صفحه اول روزنامه کیهان 20/8/85 با تیتر "بوش سیلی خورد، پایان 6 سال یاغی‌گری " را به عنوان کلیشه خبر خود برمی‌گزیند! و با این اقدام ناشیانه اولاً نشان می‌دهد که از مواضع کیهان علیه آمریکا و موساد عصبانی است و ثانیاً بر وابستگی قطعی سران فتنه به آمریکا و موساد تاکید می ورزد و چه حکیمانه است این سخن حضرت سجاد علیه السلام که به خاطر احمق بودن دشمنان، خدا را سپاس می‌گوید.


* تحریم‌ها موثر باشند تصویب نمی‌شوند و تصویب که شدند خاصیتی ندارند

وزارت خارجه رژیم صهیونیستی اعلام کرد: احتمال برقراری تحریم های کارساز و موثر علیه ایران ضعیف‌تر شده است.
سایت رسمی این وزارت با اشاره حذف تحریم بانک مرکزی و تحریم صنایع نفت و گاز ایران از پیش نویس پیشنهادی آمریکا نوشت: شماری از تحلیلگران می‌گویند این شیوه تحریم حتی اگر تصویب شود کارساز نخواهد بود و ایران را از ادامه برنامه‌های هسته‌ای باز نخواهد داشت.
در عین حال احتمال می‌رود همین طرح تعدیل شده نیز همچنان با مخالفت روسیه و چین روبرو باشد.
سایت مذکور با اشاره به عقب نشینی کشورهای غربی از تحریم بانک مرکزی ایران و احتمال جایگزینی نظارت بر فعالیت‌های بانک مرکزی ایران تصریح کرد: دولت‌های غربی می توانند به طور مستقل به تحریم این بانک ایرانی اقدام کنند هرچند که احتمال می‌رود روسیه و چین هم روابط بازرگانی و مالی خود با ایران را گسترش دهند و در نتیجه کارآمدی تحریم‌ها مختل شود.
پایگاه اینترنتی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی همچنین از مخالفت کشورهای مختلف با تحریم صنایع نفت و گاز ایران خبر داد و نوشت: واکنش روسیه به این پیش نویس بسیار منفی بود. از سوی دیگر اعلام چین مبنی بر خروج از بحران اقتصادی و بازگشت به رشد اقتصادی سابق، بلافاصله موجب افزایش بهای نفت در بازار جهانی شد. ایران از تامین کنندگان سوخت چین است و چین به همین دلیل از ایران جانبداری می‌کند.
گفتنی است براساس پیش نویس پیشنهادی آمریکا بر شمول تحریم‌ها علیه ایران در حوزه‌های بانک و بیمه و کشتیرانی افزوده می‌شود و مقامات بیشتری من جمله از سپاه مورد تحریم قرار می‌گیرند.
رادیو فردا نیز در تحلیل تحریم‌های پیشنهادی از قول امانوئل اتولنگی کارشناس مسائل ایران نوشت: بهای کسب قطعنامه تحریم علیه ایران در رقیق‌تر شدن آن است. احتمالا تحریم های فعلی قدری گسترده‌تر می‌شود و افراد تحت شمول تحریم افزایش می‌یابد اما بعید است با خواست‌هایی چون تحریم صدور بنزین به ایران موافقت شود.
چینی‌ها با تحریم های شدید موافقت نمی‌کنند اما خواستار تعدیل حکومت ایران هستند چرا که خطر ایران هسته‌ای متوجه آنها هم خواهد بود. همچنین چین نمی‌خواهد منزوی شود.
از سوی دیگر یان برمر رئیس آمریکایی مرکز پژوهشی و تحقیقاتی اوراسیا در مصاحبه با ریانووستی، با تاکید بر اینکه هیچ تحریمی، تهران را به امتناع از بلندپروازی‌های هسته‌ای متقاعد نخواهد کرد، گفت: در نهایت ایران قدرتی هسته‌ای خواهد شد. آمریکا مایل است جریان درآمدهای دولت ایران را محدود کند اما این آسان نخواهد بود. در عین حال به نظر نمی‌رسد تحریم هر شکلی هم که باشد ایران را به انصراف از بلندپروازی‌های هسته‌ای متقاعد کند.
وی اضافه کرد: علی‌رغم برخی اختلاف نظرها در میان نیروهای داخلی، هیچ اختلافی در ایران درباره برنامه هسته‌ای وجود ندارد و هم در بین مقامات ایران و هم در بین مردم عادی، حمایت گسترده و عمیقی از برنامه هسته‌ای به چشم می‌خورد.


* وقتی دموکراسی و انتخابات باعث اضطراب آمریکا می‌شود

یک خبرگزاری آمریکایی از نفوذ گسترده متحدان ایران در عراق ابراز نگرانی کرد.
آسوشیتدپرس با اشاره به انتخابات پارلمانی عراق و احتمال پیروزی دوستان ایران نوشت: در حالی که آمریکا خود را برای خروج نیروهایش آماده می‌کند، نفوذ ایران در عراق رو به گسترش به نظر می‌رسد.
آسوشیتدپرس می‌نویسد: ایران پیش از این از متحدان قابل اتکایی در سوریه، لبنان و فلسطین برخوردار شده و انتخابات عراق باعث تقویت قدرت ایران در منطقه خواهد شد. چنین وضعیتی، موجب نگرانی اسرائیل و تضعیف بالقوه حکومت‌هایی نظیر مصر و عربستان سعودی می‌شود.
خبرگزاری آمریکایی که می‌کوشید با پررنگ کردن تقابل شیعه و سنی، نفرت مردم عراق از اشغالگران را بپوشاند، با نگرانی نوشت: در صورت تحقق پیش‌بینی‌ها درباره نتایج انتخابات و نیز عملی شدن وعده خروج نیروهای آمریکا در عراق، نیل به یک هدف حیاتی میسر می‌شود و آن عراقی عاری از نیروها و نفوذ آمریکا و متمایل به مصالحه با یک همسایه بزرگ است.این یک چرخش کامل نسبت به دهه 1980 است که عراق با ایران می جنگید تا سد راه این کشور شود.
گفتنی است جمهوری اسلامی ایران با اغلب طوایف سیاسی و مذهبی عراق روابط دوستانه و برادرانه دارد و برخلاف رژیم استکباری آمریکا که در پی سیطره‌جویی است، شیوه اعتمادسازی متقابل را پیشه سیاست خارجی خود کرده است.


* شعار نده! همه ما برای اسرائیل کار می‌کنیم

سردبیر اخراجی رادیو زمانه که مدت‌ها در خدمت شبکه بی.بی.سی انگلیس هم بوده، تاکید کرد جنبش سبز از کسی کارت هویت نمی‌خواهد و قرار نیست اعضای این جنبش علیه آمریکا یا اسرائیل موضع بگیرند.
مهدی جامی با وجود اطاعت و سرسپردگی کامل به مدیران هلندی رادیو زمانه، با وضعی تحقیرآمیز از این رادیو اخراج شد و مدیران مذکور به وی تصریح کردند شماها بردگان ما هستید و ما هرگونه که بخواهیم با مستخدمان رادیوی خود برخورد می کنیم.
جامی به تازگی به اظهارات حمید دباشی(از عناصر آمریکانشین فعال در فتنه سبز) واکنش نشان داد.
باشی در تحلیل خود خواستار مخالفت سبزها با آمریکا و اسرائیل برای کسب وجهه و اعتبار شده بود.
دباشی در جمع گروهی از مخالفان گفته بود: لابد هر آدم منصفی سر این اصل توافق خواهد کرد که هر ایرانی که امروز در آمریکا دارد برای جنبش سبز سینه چاک می‌کند ولی در عرض حداقل 8 سال سیاهی و تباهی و خباثت ریاست جمهوری جرج بوش لام از کام علیه جنگ افغانستان و جنگ عراق باز نکرده جانبداری او از جنبش سبز از ضریب محدودی از اعتبار برخوردار است... 60 سال است که دولت غاصب نژادپرست آپارتاید استعمارگر اسرائیل خون ملت فلسطین را در شیشه کرده، فرزندان آنها را کشته، زنان آنها را بیوه و عزادار کرده و سرزمین آنها را روز روشن از زیر پای آنها دزدیده است.
لابد منصفانه است اگر به این حرف ساده معتقد باشیم که هیچ فعال سیاسی ایرانی که در آمریکا و یا اروپا زندگی می‌کند و طی این مدت دراز هرگز بر علیه این ظلم وقیحانه لام از کام نگشوده سینه چاک کردنش برای فقدان حقوق بشر در جمهوری اسلامی از بیخ و بن بی‌اعتبار است.
جامی در واکنش به این موضع مصلحت اندیشانه، از موضع وکیل مدافع آمریکا و اسرائیل برآشفت و در وبلاگ خود(سیبستان) نوشت: من تلاش می‌کنم یکی از خوشفکرترین اندیشوران جنبش سبز یعنی حمید دباشی را نقد کنم. در قلب جنبش، دور باش و کور باش راه ندارد. سخنان دباشی به نحوی ترسناک یادآور خطاهای قرن بیستمی روشنفکران است. سخنان دباشی رونویسی از دستور زبانی کهنه است که جنبش سبز زوال و خاموشی آن را نوید می‌دهد. من آدم منصفی هستم اما منطق دباشی را درک نمی‌کنم. جنبش سبز از کسی کارت هویت نمی‌خواهد. حمایت او از این جنبش، خود کارت هویت است. چرا باید این را مشروط به حمایت هایی که پیش از این کرده یا نکرده بکنیم؟.
گفتنی است براساس همین منطق بود که در فتنه سبز و در کنار مدعیان اصلاح طلبی و جمهوری خواهی و قانون گرایی و ضدیت با خشونت، عناصر بدنام و بدسابقه‌ای نظیر سلطنت طلبان، تروریست های منافقین و ریگی و تندر، بهائیان، کودتاچیان و مفسدان سیاسی و اقتصادی گوناگون قرار گرفتند و با هم یک جبهه شترمرغی تشکیل دادند، که اگر قرار بود طرفین از هویت و سابقه و مرام و جاذبه و دافعه‌های هم بپرسند نمی‌توانستند هم پیمان و هم کاسه شوند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد