تذکر جدی به سفرهای خارجی لاریجانی
دیپلماسی پارلمانی بهجای ظرفیتسازی تبدیل به موازیکاری نشود
کمتر از یک ماه قبل و در حالی که رئیس مجلس شورای اسلامی پس از 9 روز سفر به کویت و اوگاندا به کشور بازگشت تا مجددا ریاست صحن علنی را برعهده بگیرد، تا پایان جلسه در صحن نماند تا شاهد انتقاد سیدعلی محمد بزرگواری نماینده کهکیلویه
به گزارش رجانیوز، بزرگواری در شرایطی که محمدحسن ابوترابیفرد اداره جلسه را برعهده داشت، ابراز عقیده کرد که سفرهای استانی و خارجی رئیس مجلس تبعات منفی بر اقتدار و شأن مجلس دارد. وی با بیان اینکه "چرا باید فقط به تحلیل دیگران بپردازیم، باید علاوه بر نقد و بررسی دیگران خودمان را نیز نقد کنیم"، گفت: «در زمان نبود آقای لاریجانی در مجلس بیشتر زمان مجلس به تذکرات میگذرد که به دلیل بینظمی در صحن ناطق یا وزیر متوجه صحبتهایشان نمیشوند.»
این نماینده البته انتقاد خود را محدود به نحوه اداره مجلس کرد و اشارهای به محورهای مورد بحث در این سفرها و میزان انطباق آنها با سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی که توسط دولت اعلام و اعمال میشود، نکرد.
علی لاریجانی رئیس سابق سازمان صداوسیما است که پس از عدم موفقیت در انتخابات سال 84، از سوی دکتر احمدینژاد بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب شد اما حدود دو سال بعد و در حالی که بهنظر میرسید در موضوع هستهای با رئیسجمهور اختلافنظرهایی دارد، جای خود را به سعید جلیلی داد. اما هرچه جلیلی نسبت به رسانهای شدن و رفتوآمدهای دیپلماتیک به ویژه با غربیها علاقه کمتری نشان میداد تا مشت ایران را کمتر در مقابل طرفهای زیرک باز کند، لاریجانی علاقهمند به ارتباط با رسانهها و سفرهای دیپلماتیک بود تا جایی که وی پس از ورود به مجلس و دراختیار گرفتن ریاست آن، با افزایش قابل ملاحظه رفتوآمدهای خود نسبت به رؤسای قبلی مجالس، تعبیر دیپلماسی پارلمانی را برای این رویکرد انتخاب کرد.
دیپلماسی پارلمانی اگرچه ظرفیت مثبتی برای تقویت سیاستهای جمهوری اسلامی در عرصه مدیریت جهانی است و میتواند به توسعه همکاریهای میان ایران و سایر کشورها نیز منجر شود اما در صورت عدم رعایت جوانب و انطباق با سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی به عامل ارسال سیگنال نادرست و خوشحالکننده برای دشمنان ایران تبدیل میشود.
در جریان آخرین نشست خبری دکتر احمدینژاد هنگامی که یک خبرنگار مدعی شد "دیدگاه جنابعالی درباره تبادل سوخت هستهای تفاوتهای بارزی با نقطه نظرات اعلام شده از طرف آقای لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی دارد"، رئیسجمهور تأکید کرد: «در ایران آزادی اظهارنظر وجود دارد و همه اشخاص میتوانند اظهار نظر کنند. رییس محترم مجلس هم میتواند اظهار نظر کند.ایشان هم نظرهای خوبی میدهند و در بسیاری از اوقات از نظرهای ایشان استفاده میکنیم. نه تنها ایشان بلکه عده زیادی اظهار نظراتشان را مینویسند یا برای ما پیام میگذارند که از همه آنها استفاده میکنیم. خیلی روشن است که مسئول سیاست خارجی، دولت است و دولت اعلام نظر میکند و آنچه که دولت اعلام میکند، اجرا میشود. بقیه نظرهای شخصی محترم و قابل استفاده است اما اینها موضع دولت و جمهوری اسلامی ایران نیست، مواضع خارجی جمهوری اسلامی ایران را دولت اعلام میکند و در حیطه وظایف و اختیاراتی است که به طور دائم انجام میدهد. دوستان هم اظهار نظر میکنند که بسیاری از آنها نظرهای خوبی است اما آن موضعی که دولت اعلام میکند موضع جمهوری اسلامی ایران است و اینکه هر کسی اعلام نظر کرد، بگوییم متفاوت است و مردم سردرگم میشوند درست نیست.»
اما فارغ از گمانهزنیهای برخی رسانهها که میکوشند سفرهای رئیس مجلس را به احتمال کاندیداتوری وی برای انتخابات ریاست جمهوری آینده و تلاش او برای تقویت وجهه بینالمللیاش گره بزنند، یکی از نکات قابل توجه که زنگ خطر دیپلماسی موازی را بهصدا در آورده است، سفر اخیر دکتر لاریجانی به ژاپن و استقبال او از نقشآفرینی ژاپن در موضوع هستهای است.
این استقبال در شرایطی ابراز شده است که چندی قبل فرستادهی ویژهای از سوی دولت ژاپن در سفری به ایران تلاش زیادی برای متقاعد کردن مقامات ایران به بیطرفی در موضوع هستهای و آمادگی برای میانجیگری میان ایران و غرب کرد اما براساس سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی مبنی بر نیازنداشتن به میانجی آنهم از سوی کشوری که برخلاف ادعای بیطرفیاش، وابستگی سیاسی آن به غرب، بهویژه امریکا محرز است، این فرستاده دست خالی از ایران بازگشت.
با این حال، اکنون مدتی پس از آن سفر و پاسخ رسمی ایران، رئیس مجلس در واکنش به تکرار ادعای مقامات ژاپنی مبنی بر بیطرفی و آمادگی برای میانجیگری از نقشآفرینی آنان در موضوع هستهای کشورمان استقبال کرده است.
اگرچه ممکن است رئیس مجلس نیز از این استقبال تنها یک تعارف دیپلماتیک را درنظر داشته باشد و در واقع معتقد به این رویکرد نباشد، اما به هر ترتیب به نظر میرسد ارسال سیگنالهایی از این دست که برخلاف سیاستهای رسمی نظام است، هم به ضرر دیپلماسی کشور است و هم دیپلماسی پارلمانی را که میتواند بهعنوان یک ظرفیت مهم باقی بماند، محدود میسازد.