سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای                                                            حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای
سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای                                                            حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای

سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای

خبری سیاسی تحلیلی

>>ماجرای «آشتی ملی»اصل و اساسش برآب است

پشت صحنه سناریوی حکمیت چیست؟ 

 

 

 

روایت این دیدار که به 2 هفته پیش باز می‌گردد، این واقعیت را بیان می‌کند که وی عدم عقب نشینی از اقدامات خود را اعلام کرده و بر طلبکار بودن خود از نظام سخن به میان آورده است

ماجرای «آشتی ملی» و «حکمیت» این روزها در حالی از سوی برخی گروه‌های سیاسی طرح و پیگیری می‌شود که اصل و اساسش برآب است.
 

این طرح که بی‌گمان یک «دالان فرار» برای سران فتنه بود در حالی از سوی برخی افراد پیگیری می‌شد که در بطن و متن خود چند هدف را نشانه رفته بود. اهدافی که پس از حماسه 9 دی ملت پوسته بسیاری از توهم‌ها را دریده و پیام ملت را مشتمل بر «لحظه‌شناسی» و«بصیرت» مخابره کرد. اما این اهداف چه بودند؟
 

هدف اول، ایجاد یک موضع بالادستی برای سران فتنه بود که با تعویض نقش خود به عنوان یک خطاکار با استناد به بیانیه 17موسوی در جایگاه طلبکار بنشینند.
 

هدف دوم اما، خرید زمان برای سازماندهی و آرایش مجدد تشکیلاتی بود. «فرسایشی شدن ماجرا» و«تحلیل رفتن حامیان» و «خالی شدن اتاق مشاوران» شرایطی را مقابل جریان فتنه قرار داد که خرید زمان به امری اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده و نیازمند یک فرصت بود، فرصتی به نام طرح آشتی ملی.
 

تعویض ریل به صورت تاکتیکی و شیفت ساختن اعتراضات از سطح رهبری به سوی دولت نیز هدف چهارمین را نشانه رفته بود. بی‌شک نشانه رفتن اصل ولایت فقیه و رهبری موجب شده بود که سطح رفتاری جریان فتنه ماهیت آشکاری را بروز دهد. مسأله‌ای که با طرح مزبور از کف خیابان به سوی فعالیت سیاسی رهنمون شد تا مقابله با دولت با یارگیری به فاز سیاسی وارد شود. در این میان اما تقلیل نرم اغتشاشات به مناقشه میان دو جریان رقم خورد و حکمیت برای کسانی تعریف شد که خود و نهادشان نقشی فراقوه‌ای داشته باشند.
 

این طرح گرچه سؤالات بسیاری را برانگیخت و جواب‌های فراوانی را طلبید اما در بطن خود واقعیت این طرح را به نمایش گذاشت.
 

ماجرای این طرح و عملیات فریب زمانی آغاز شد که برخی با تکیه بر برخی نامه‌نویسی‌ها از توبه کسانی خبر دادند که آغازگر این فتنه بودند و همین توبه مبنای دعوت به وحدت شد، وحدتی که مبنایش عقب‌نشینی موسوی و به رسمیت شناختن دولت دهم بود. در این میان اما اطلاعات واقعیت دیگری را فریاد می‌زند.
 

یک چهره این اقدام، به دیداری باز می‌گردد که کاندیدای اصلاح‌طلبان اظهاراتی برخلاف بیانیه خود داشته است، زمانی که وی، نیت واقعی از طرح آشتی را بروز داده و اهداف ذکر شده بالا را رسمیت بخشید.
 

روایت این دیدار که به 2 هفته پیش باز می‌گردد، این واقعیت را بیان می‌کند که وی عدم عقب نشینی از اقدامات خود را اعلام کرده و بر طلبکار بودن خود از نظام سخن به میان آورده است.
 

جمله وی بی‌گمان گویای بسیاری از مطالب است. زمانی که وی می‌گوید «در انتخابات بی‌شک تقلب شده و 10 میلیون رأی جابه‌جا شده است. در این مدت در حق من ظلم‌های بسیاری شده است و من طلبکارم. حالا اگر سخن نمی‌گویم به‌خاطر برخی از مسائل است.»
 

این جمله اما هنگامی معنای عمیق‌تری می‌یابد که یک عنصر مشهور سیاسی متمایل به اصلاح‌طلبان که نقش بازیگر پنهان را برای این طیف ایفا می‌کرده برخلاف اظهارات علنی خود سعی در جهت دهی به برخی نخبگان داشته است. جمله او هم بی تردید هماهنگی تشکیلاتی با کاندیدای اصلاح‌طلبان را برجسته می‌سازد. زمانی که وی خطاب به یکی از نخبگان و یاران فعال در حزب حامی خویش گفته بود «دیگر حرف‌هایی مثل این که ما اشتباه کردیم را تکرار نکنید، در این انتخابات 8 میلیون رأی جابه‌جا شده و شما هم فریب خورده‌اید.»
 

این اظهارات که مجموعاً اتخاذ یک استراتژی واحد را نشان می‌دهد با یک دیدار دیگر تکمیل می‌شود، هنگامی که کاندیدای اصلاح‌طلبان در پاسخ به برخی انتقادات مبنی بر عقب نشینی وی گفته است «آن اظهارات تاکتیکی بود، ما برای 22 بهمن برنامه داریم.»
 

وجود این اطلاعات بی گمان در بردارنده نکاتی است که تحلیل وضع موجود را اینگونه ترسیم می‌کند:
 

1- بعد از حماسه 9 دی ملت، جریان فتنه برای عبور از شوک حاصل از پیام مردم تصمیم به بازسازی فکری – تشکیلاتی گرفت.
 

2- برخی نخبگان برای با یک بازی دو چهره از سویی اظهاراتی برای همراهی با ملت بیان کردند اما در حقیقت خرید زمان را برای ترسیم استراتژی آتی خود مورد توجه قرار دادند.
 

3- دولت دهم را به عنوان یک موضوع مناقشه برانگیز برای ادامه فعالیت‌های خود آرشیو کرده و بنا دارند آن را مبنایی برای حذف سیاسی آن قرار دهند.
 

4- قصد انتقال محور انشقاق از جریان خود به جبهه اصولگرایان را داشته و می‌کوشند آنان را در مسائل فرعی گمراه سازند. به بیان دیگر سعی در مهار درون جریانی در درون اصولگرایان برای کنترل مواضع یکسان آنان را دارند
 

5- با نامه‌نگاری و برخی پیام‌ها و دیدارهای پنهان، قصد تست‌زنی برای میزان اقتدار حاکمیت در نوع مواجهه با خود دارند.
 

بی‌تردید وجود این وضعیت از قصد پنهان کسانی حکایت دارد که آشتی ملی و حکمیت را بهانه ای برای بازسازی آتی خود قرار داده و به سناریویی برای آینده خویش می‌اندیشند بی‌آنکه در گام اول توضیح دهند که آشتی با چه کسی و حکمیت برای چه؟.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد